اندوه زده oor Engels

اندوه زده

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

distressful

adjektief
farsilookup.com

dolorous

adjektief
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
قیافهیی گرفته و اندوه زده دارد و گویی دنیا را بار سنگینی بر دوش خود میداند
Yeah, we got a male Native American deceasedMIZAN MIZAN
گری گوری، اندوه زده و کمی هم درمانده،
The following Regulations relating to the common fisheries policy have become obsolete, even though formally they are still in forceMIZAN MIZAN
در این هنگام نیز مقصد اهب بر نیمه شب دائمی جاشو ان اندوه زده به طور ثابت میدرخشید.
But I have never stolen from you, Ray, and I never willMIZAN MIZAN
قلبش اندوه زده بود و سنگین
We' re not hurting himMIZAN MIZAN
وقتی شاهزاده آندره با ناتاشا سخن میگفت، کنتس با چمشهای اندوه زده بسیار جدی به وی مینگریست
Half, you sayMIZAN MIZAN
همة اینها به افکارم رنگی از اندوه زده بود.
I... must warn you against antagonizing the KingMIZAN MIZAN
همه اداها و تقلیدهای تو که به نحوی نه چندان عاری از معنی با داستان غمانگیز و تیره کشتی اندوه زده درآمیخته بود و او را به سخریه میگرفت.
I have seen now what I would have to become to stop a man like himMIZAN MIZAN
این ایثار بی چون و چرا نسبت به آرمان و هدف، دوران سال خوردگی جورجو را با نوعی اندوه و ملال گره زده بود؛
Right, sir.Camden Hospital it is, Dr. JekyilMIZAN MIZAN
و ما با نهایت اندوه مجبور شدیم که یک روبان سیاه به سبد مخصوص او گره زده
Wind directionMIZAN MIZAN
با در نظر گرفتن شیوهٔ استفادهٔ ابلیس از مار در عدن، میتوان از این نبوت درک کرد که ‹کوبیدن سر مار› به نابودی نهایی این پسر یاغی خدا که به یَهُوَه تهمت زده، و برای بشر اندوه فراوان ببار آورده است، اشاره میکند.
complete degradation to nutrients or harmless substances in the target speciesjw2019 jw2019
اندوه و تلخ کامی مارگارت کوچ اما از مرگ دخترش چون ماری خشمگین در درونش چنبره زده بود.
You' re like my homeMIZAN MIZAN
ظرف چهار روز گذشته به بارها به آن نگاه کرده بود وهربارازاحساس اندوه ودلتنگی که از نگاه کردن به آن به اودست داده بود شگفت زده شده بود.
If I can' t, I can' tMIZAN MIZAN
۴ بدرستی او غمهای ما را بر خود گرفته است و اندوه های ما را بر خود کشیده است؛ با این حال ما او را مصیبت زده، ضربه خورده از سوی خدا و رنج دیده ارج نهادیم.
Supervision of branches established in another Member StateLDS LDS
پس از قطع رابطهٔ کریستف با کاخ، از اندوه پسرش بیشتر رنج برد تا از خود حادثه؛ و نیز در ته دل، بسیار خرسند بودکه او با کارکنان مجلات و روزنامهها به هم زده است.
We' ve managed to keep it quietMIZAN MIZAN
مراسم تدفین و بی اعتنایی همگانی در اطراف تابوت کوچک صورتی رنگ و دل شکستگی و اندوه تنهایی خود را به هنگام تماشای آن پیشانی پریده رنگ کوچک که طرههای زلف بران افتاده بود و دهان حیرت زده نیمه باز آخرین چیزی که پیش از پوشانده شدن جسد طفل دید را به خاطر آورد.
At the moment, however, it still lacks the views of LAC civil society organisations, which are called to act in various strategic areas, concerning the role of the following in boosting social cohesion in the region: the State and its institutions, fiscal policy, education, health, social security, economic infrastructures and industrial policy, frameworks for labour relations, participation of civil society and the protection of human rightsMIZAN MIZAN
هرچند او نمیدانست و باور نمیکرد ولی از زیر قشر خاکی که صفحه جانش را پوشانده بود و در نظر وی غیرقابل نفوذ مینمود آرام آرام جوانههای گیاهی که میبایست رویشه بدواند و اندوه و غصه جانکاه او را در زیر ساقهها و برگهای خود پنهان سازد و بزودی آثار آنرا محو و نابود نماید، سر زده بود.
You' re a hard guy to get ahold ofMIZAN MIZAN
16 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.