به طور تقلب آمیز در بورس سهام معامله کردن (رجوع شود به bucket shop)
bucket
تقلب کردن oor Engels
تقلب کردن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
cheat
او در امتحان تقلب کرد؛ با کپی کردن پاسخهای دوستاش.
He cheated on the test by copying his friend's answers.
rook
bilk
En 22 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
bunco · cog · con · cook · deceive · defraud · diddle · fix · fudge · gerrymander · gip · goldbrick · gyp · hornswoggle · mulct · nick · nobble · scam · short-change · swindle · victimize · wangle
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
... گوشه و کنارها تقلب کردن ، اما
You' il be glad to hear that the Pensione Bertolini is its dear selfOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
.جز تقلب کردن
And if they don' t, to keep me in the closet with that little hat that also did not fit in Brookhaven?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
تا به حال مردي رو نديدم که تقلب کردن رو قهرمانانه جلوه بده.
Then I really must be going as there is very much to do and very little time for doing itOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
حتي فکر تقلب کردن هم نکنيد
I' m afraid, ward, the time has come for us to part companyTEP TEP
برای تقلب کردن روی مرگ
In this respect it is notably important to recall that until January # a substantial part of the product concerned was subject to quantitative restrictionsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
خيلي خوب ، تقلب کردن خوب نيست
I was six seconds fasterTEP TEP
رفیق برای تقلب کردن یه کم دیر شده
One blanketOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
حالا ، اگه من کلمه ي " استخراج " رو بازي کنم تقلب کردن ميشه.
Come on, we charm libitum.- Really?- Do it!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اين پست فطرت رو در حين تقلب کردن توي کازينو گرفتن
And thank you from the bottom of my neck on downOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
من چي در مورد تقلب کردن گفتم
Yeah, me and my kid are visiting my mother in New MexicoTEP TEP
شبيه تقلب کردن ميمونه
It must be.It' s on his cardOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
تو منو به تقلب کردن متهم ميکني
hey, so you raised all the money you neededTEP TEP
این امر ریسک تقلب کردن رای را به نقطهای میرساند که کاندیدان را میتوان تقریباً به صورت تصادفی انتخاب کرد.
Sarah doesn' t need a guy with a fat wallet... to make her happyWikiMatrix WikiMatrix
(افسسیان ۴:۱۴) واژهٔ یونانیی که «دغابازی» ترجمه شده است به معنی «تقلب کردن در تاس» یا «تردستی در ریختن تاس است.»
I' ve broken throughjw2019 jw2019
اما جو باز هم با عصبانیت زیر بار نرفته و فریاد زد: ما در آمریکا اصلاً تقلب نمیکنیم، ولی ظاهراً تقلب کردن برای شماها عادی است .
The most fascinating complicationMIZAN MIZAN
در سال ۱۹۹۵ مستند تلویزیونی گورو باسترز، توسط رابرت ایگل برای کانال ۴ بریتانیا تهیه شد که در آن سای بابا را به تقلب کردن در خلق اشیا متهم میکرد.
I' m offering somethingbigger... a new and better version of the truthWikiMatrix WikiMatrix
تنها در کتاب امثال چهار مرتبه به تقلّب در وزن کردن اجناس اشاره شده است.
Throw it awayjw2019 jw2019
او در امتحان تقلب کرد؛ با کپی کردن پاسخهای دوستاش.
i'm sorry, so sorryTatoeba-2020.08 Tatoeba-2020.08
به این ترتیب محاسبهٔ نتیجه ساده است اما بر خلاف طرح کلاسیک، تابع حتی در صورت استفاده از استراتژیهای قوی تقلب، غیرقابل معکوس کردن است.
Having regard to Decision ECB/#/# of # February # adopting the Rules of Procedure of the European Central Bank, and in particular Article # thereofWikiMatrix WikiMatrix
انگار جادو است یا تقلب، اما در واقع، عمل کردن فیزیک کوانتوم است.
Jesus, don' t let me down nowted2019 ted2019
دولت فهميد بنسلي رو اخراج كردن و هر دوشون رو به جرم تقلب تحت پيگيري قرار دادن
Well, calm down, man.I was just askingOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بسیاری به علت جنایت و دزدی و مسموم کردن این و آن و راهزنی و پیمانشکنی و تقلب و ضرب سکه مجعول و لواط
We have totally virtual actors now and we use them quite a bit.Mostly we use them for stunts and thingsMIZAN MIZAN
صورتبرداری شده و بط رز دقیقی توصیف شده است که هیچکس از فروش نفعی نمیبرد و دیگر هیچ محرکی برای اغراق کردن و بد جلوه دادن، برای فریب، تقلب، تقلید، رشوه یا حقهبازی وجود ندارد.
laughing)- Well, I' ve never seen youMIZAN MIZAN
عناصر حقوقی - هدف این بخش اطمینان حاصل کردن از آشنایی متقاضی با شاخههای فراوان بازرسی تقلب است که شامل حقوق کیفری و شهروندی، قواعد جمعآوری شواهد، حقوق متهم و اتهام زننده و نحوه گواهی علمی است.
Some arrived late but they ate at the entranceWikiMatrix WikiMatrix
اين بخاطر آن است كه براى هنرمندان تقلبى كار تقليد كردن از روى اين طرحها سختتر است زيرا آنها نمىتوانند از روی لوگو تقلب كنند.
OK talk to you laterted2019 ted2019
28 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.