(در برخی بازی ها: چیز یا امتیازی که در مقابل اشتباه یا باخت از بازیکن گرفته می شود و پس از انجام کاری برای برنده به اوپس داده می شود) گرو
forfeit
داد و گرفت oor Engels
داد و گرفت
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
interchange
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اوژن تختهای را که پیرمرد با و داد گرفت و از روی آن سه هزار و ششصد فرانک برداشت
A heroes never runsMIZAN MIZAN
باید با زندگی زمان خود، اگر چه پر هیاهو و ناپاک باشد، زندگی کرد؛ باید مدام از یک دست داد و از دست دیگر گرفت، و باز داد و باز گرفت...
I may actually sleep tonightMIZAN MIZAN
رفتهرفته صبر و قرارش را از دست داد و تصمیم گرفت برود پیدایشان کند.
Y' all want some candy?MIZAN MIZAN
هری میدانست چه خیالی دارد و به موقع تغییر مسیر داد و اوج گرفت.
Won' t you come in and have a moccaccino?MIZAN MIZAN
پس پایانی به تفکراتش داد و تصمیم گرفت.
When she wasn' t impersonating Veronica Dexter...... she wore a pink wigMIZAN MIZAN
چیزی نگذشت که با وی دل داد و قلوه گرفت.
That was a wrong decisionMIZAN MIZAN
او به مطالعه ادامه داد و تعمید گرفت.
Marriage- Miscarriage... yes, excellent!jw2019 jw2019
پسرک چند بار رنگ داد و رنگ گرفت و دهان خود را باز و بسته کرد
Good governance is characterised by open-minded relations and a less strict application of the subsidiarity principleMIZAN MIZAN
پس از آن کیشلوفسکی، علاقهاش را به تئاتر از دست داد و تصمیم گرفت فیلم مستند بسازد.
I don' t believe it.- Really?- YeahWikiMatrix WikiMatrix
او دوباره با عصبانیت جواب داد و دستانش را به سمت ادوارد تکان داد و برایش قیافه گرفت.
As you sow, so shall you reap.MIZAN MIZAN
این بار ابتکاری به خرج داد و تصمیم گرفت به جای استفاده از آب برای تولید یخ از آب میوه، بهره بگیرد.
Here is the sumMIZAN MIZAN
وقتی کرام به موقع تغییر مسیر داد و اوج گرفت هری به صورت او نگاه کرد و از حالت چهرهاش متوجه شد که کاملامتمرکز است
Dreamworld, kid!MIZAN MIZAN
کراوفورد ۵ ماه تمرین را برای برگزاری مراسم خاکسپاری خانم مریلند نوجوانان آمریکا انجام داد و تصمیم گرفت پس از صحبت با دوستش وارد شود.
A good company thoughWikiMatrix WikiMatrix
اما آن شب اتفاقی رخ داد و تماسی صورت گرفت
Are youin visual contact?MIZAN MIZAN
خداوند داد و خود نيز گرفت.
She' s a young woman nowOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
خداوند داد و خود نيز گرفت
Also responsible for the destruction of # patrol cars, a city busTEP TEP
ميشه پول لپ تاپ رو داد و اون رو گرفت ؟
I' # take my chancesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
به هوا پرواز کرد و هواپیما گرفت و نجات داد.
Are you saying that someone came and even went away in the meantime?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
شیشه بلورین کوچکی را بالا گرفت؛ وقتی تکانش داد، بلور درخشیدن گرفت و شعاع نورهای سفید از دستان او بیرون جست.
When' d you get into town?MIZAN MIZAN
وقتی سوار شدند ولیعهد صاف آمد سرم و یخهام را گرفت و تکان داد و گفت:
We believe that Jenna can be the next Cindy Crawford babyMIZAN MIZAN
بچه و شیشهی شیر را گرفت و شیرش داد.
As you all know, His Eminence was once a student hereMIZAN MIZAN
لوئی زا او را تکان داد و دستش را گرفت و به سوی خانم و فرزندانش کشید تا پیش آنها زانو بزند.
What are you doing here?MIZAN MIZAN
خآنم وی زلی چوبدستیش را به سمت کشوی کارد و چنگالها گرفت و تک آن داد.
Okay, you can' t dieMIZAN MIZAN
634 sinne gevind in 8 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.