سگ اسپانیل (دارای گوش های بزرگ و آویخته و اندام متوسط - ویژه ی شکار) oor Engels

سگ اسپانیل (دارای گوش های بزرگ و آویخته و اندام متوسط - ویژه ی شکار)

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

spaniel

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

(جانورشناسی) سگ اسپانیل آبی امریکایی (موهای مجعد قرمز مایل به قهوه ای دارد)
american water spaniel
(سگ) اسپانیل دشتی (که بیشتر به عنوان سگ شکاری به کار گرفته می شود)
field spaniel
(نوعی سگ بسیار کوچک از نوع اسپانیل) پاپیلان
papillon
(سگ) اسپانیل ایرلندی
irish water spaniel
(سگ) کاکر اسپانیل انگلیسی
english cocker spaniel
سگ اسپانیل فرانسوی
brittany spaniel
سگ اسپانیل پا کوتاه
clumber
(فرانسه) سگ اسپانیل کوچک
bichonfrise
سگ کاکپو (که از جفت گیری پودل با کاکر اسپانیل به وجود می آید)
cockapoo

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
سگ اسپانیل را نفس زنان به کنج دورتری فرستاده بود،
What do you think, Lucky?MIZAN MIZAN
متوجه شدم که از ناپدید شدن سگ اسپانیل کوچکش بسیار ناراحت است.
I can ́t take this damned crap. ́ ́Her little bell! ́ ́ ́ ́The death bell! ́ ́MIZAN MIZAN
در طول راه وقتم را صرف آشنایی بیشتر با دو هم سفرم و بازی با سگ اسپانیل دکتر مورتیمر کردم.
How many other girls did you promise a yellow shirt to, Logan?MIZAN MIZAN
بله، خدای من، این سگ یک اسپانیل مو فرفری است.
Since my opening last yearMIZAN MIZAN
سگی اسپانیل را که یکی از جورابهای ابریشمیاش را پاره کرده بود زیر پنجرهی ارلاندو چنان شلاق زد که چیزی نمانده بود سگ بمیرد.
You can' t get in to talk to himWithout official clearanceMIZAN MIZAN
5 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.