شاتون oor Engels

شاتون

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

connecting rod

naamwoord
en
mechanical element that connect the piston to the crank or crankshaft.
wikidata

piston rod

naamwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

شاتون (گلآذین)
catkin
(جمع آن : pitmans - مکانیک : میله ای که حرکت چرخشی را تبدیل به حرکت پس و پیش می کند) شاتون
pitman

voorbeelde

Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
خودروهای وارتبورگ دارای موتور ۳ سیلندر دو زمانه که فقط هفت بخش متحرک دارد (سه پیستون، سه شاتون و یک میللنگ) بودند.
I know what it' s likeWikiMatrix WikiMatrix
لری اندیشید که چقدر خوب خواهد بود که اودریکی از کافهها مثل شاتون یا جاز شکسته بنشیند و با گیتار وآمپلی فایر پرقدرت آهنگ بنو ازد مهم نبود که چه آهنگی بنو ازد.
I don' t want to know!MIZAN MIZAN
گلها شاتون هستند و اوایل بهار پیش از برگها تولید میشوند، این گیاه دوپایه است و شاتونهای نر و ماده در روی گیاهان جداگانهای هستند.
Schindler tells me you' ve written nothingWikiMatrix WikiMatrix
شاتون همچون عقابی او را گرفت؛ زیرا با شانزده سال سابقه جنگ، او باتجربهترین تمام ایشان در جنگهای جنگلی بود.
The way things are at the momentMIZAN MIZAN
4 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.