شیرین oor Engels

شیرین

/ʃiːɾiːn/ adjektief, eienaam

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

sweet

adjektief
en
having a pleasant taste
فرشته شیرین من، بعض وقتها چقدر مرا میخنداندی!
How thou didst make me laugh sometimes, my sweet angel!
en.wiktionary.org

fresh

adjektief
en
without salt
آن ماهی در آب شیرین زندگی میکند.
That fish lives in fresh water.
en.wiktionary2016
pleasant
sweet
A female given name.
Shirin (wife of Khosrow II, a character in the Shahnameh and in Khosrow and Shirin)
Shirin (queen of Armenia and wife of Khosrow II, a character in the Shahnameh and in Khosrow and Shirin)

En 8 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge

sweetly · sugary · honeyed · rich · nectarean · nectared · nectareous · sugared

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

(در مورد برخی ماهی های آب شیرین که برای تخم گذاری به دریا می روند) دریا جوی
catadromous
آرام و شیرین
dolce
(مونو ساکارید بلورین که در میوه های شیرین و عسل یافت می شود) قند میوه
fructose
بچه ی مار ماهی (به ویژه اگر در آب شیرین به دنیا آمده باشد)
elver
(جانور شناسی) نوزادصدف های دو کفه ای آب شیرین (تیره ی Unionidae) که در آبشش ماهیان به صورت انگل زیست می کند
glochidium
سختپوستان آب شیرین
freshwater crustaceans
(جانورشناسی) ماهی الوپید (تیره ی Elopidae و راسته ی Elopiformes - از ماهیان آب شیرین و استخوانی)
tenpounder
(جانورشناسی) ماهی مکنده (تیره catostomidae و راسته ی cypriniformmes بومی آبهای شیرین آسیای شرقی و امریکا شمالی)
sucker
(زیست شناسی - قدیمی) کتنجک (انواع خزه های دراز و ریسمان مانند به ویژه از جنس Tribonema که آب شیرین زی می باشند)
conferva

voorbeelde

Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
شيرين ، تو اين مرد رو به عنوان همسر قانوني خودت قبول مي کني ؟
It' s supposed to be a great programOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
پودينگ با پياز با ذرت شيرين و سس فرانسوي
And still less for the silver you get for killing good ChristiansOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
این نوشته، مرا به حالتی از وسواس که گاهی دچارش میشوم، انداخت که دربارهی درختان میوهترش و شیرین حرف بزنم که چه شکلی به نظر میرسند و در کدام شورها رشد میکنند.
" Dude " means... a nice guyMIZAN MIZAN
میکرومهرهها میتوانند آلودگی آب توسط ذرات پلاستیکی را ایجاد نمایند و خطر زیستمحیطی را برای حیوانات آبزی در آبهای آب شیرین و اقیانوسها ایجاد کنند.
I really didn' t think about itWikiMatrix WikiMatrix
همانطور که همه مي دونيم ، امروز روزي است که آب شيرين به يخ تبديل ميشه
Please stopOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
" واقعاً دختر شيرين و نازنينيه "
I' m sorry for youOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اوه ، همسر شيرين من
All right, you know that the ATM only lets you take out $# at a time, so...... l' il take a check for the other $OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
كه برايه يك باكره شيرين كوچك اتفاق افتاده
We' ve already got your spoilsTEP TEP
عالی ، شیرین کاری خوبی بود
It' s more dramatic, I guessOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
از آنجایی که مرحلهٔ رسیدن ذرت به تبدیل قند آن به نشاسته مربوط است، ذرت شیرین در انبار نمیماند و باید به صورت تازه، قبل از اینکه دانههای آن سفت و نشاستهدار شود، خورده شده، کنسرو، یا منجمد شود.
I live my life trusting the LordWikiMatrix WikiMatrix
آه! خاطرات شیرین و تصاویر لذتبخش، که در سراسر زندگی مانند پرواز هماهنگ مرغان وجود انسان را پر میکند! ...
And if you' re in money, pay back that debt to the KroupasMIZAN MIZAN
دلش میخواست خوب بخورد، جایش گرم باشد و رختخوابش نرم، شراب سیب و ژیگوی خونابه دار و قهوه شیرین آمیخته با عرق را دوست میداشت.
Here, let me try againMIZAN MIZAN
در سال ۱۸۹۹ میلادی، گیاهشناس سوئیسی «مویسس سانتیاگو برتونی» که مشغول انجامِ پژوهش در کشور پاراگوئه بود، این گیاه و طعم شیرین آنرا برای نخستین بار با جزئیات کامل شرح داد.
My pleasureWikiMatrix WikiMatrix
و از ۳ درصد باقیمانده قابل استفاده آب شیرین، بیش از دوسوم آن بصورت یخچال و کوههای یخی منجمد است.
We' il come to youted2019 ted2019
کلیساها بویی دارند، بویی مخصوص به خود. مرطوب، خاک گرفته و فاسد شده، نوعی بوی شیرین.
I promise I' il make it quick, for old time' s sakeMIZAN MIZAN
اما این یک بعد از ظهر عادی و نشاطانگیز نبود و چیزی مزاحم آرامش شیرین خانه شده بود.
What did you say?MIZAN MIZAN
میگفت آنها لبخند بر لب حرفهای شیرین میزنند و با یک دست با محبت به شانه ات میگویند
The aid shall be granted for products which conform to common standards fixed by Community legislation or, where no such standards exist, to specifications written into the supply contractsMIZAN MIZAN
خاطرم جمع است که مثل یک شیطان کوچولوی حسابی رفتی و کامت را شیرین کردهای!
Sure, an immoral guy...... is a guy who knows he' s doing wrong, but he keeps on doing it anywayMIZAN MIZAN
واقعا سخته ، اما تو رونام اون حس عميق شيرين سوختن وجود نداره
Kim jeste?Either you or herTEP TEP
جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ به شیرین عبادی از ایران «به دلیل تلاشهایش در راستای دموکراسی و حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و کودکان در ایران و به طور کلی جهان اسلام» اهدا شد.
The aid shall be granted for products which conform to common standards fixed by Community legislation or, where no such standards exist, to specifications written into the supply contractsWikiMatrix WikiMatrix
فرشته شیرین من، بعض وقتها چقدر مرا میخنداندی!
We got rid of candy machines, soda machines, brought in bottled water, and it was just a situation where we saw a major change in the kidsMIZAN MIZAN
ملاح اهل نانتوکت در اقیانوس ساکن نوشیدن همان را به نوشیدن مایع شور و شیرین که روز پیش از نهرهای پرو یا هند به بشکه کرده باشند ترجیح میدهد.
Actrapid is administered subcutaneously in the abdominal wallMIZAN MIZAN
با صدائی گرم و شیرین گفت: اولیور کوچک من؟
For being honestMIZAN MIZAN
حال آنکه از اینجا تا آنجا لااقل سی فرسخ شیرین راه است.
What' d you expect?MIZAN MIZAN
دنیای خود او حال چنان شیرین و گران بها مینمود که حاضر نبود حتی یک روز بیشتر دور از آن بگذارند
Or was it Italy?MIZAN MIZAN
201 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.