قهوه ای مایل به زرد oor Engels

قهوه ای مایل به زرد

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

cinnamon

adjective noun

Soortgelyke frases

قهوه ای مایل به زرد یا سرخ
sienna

قهوه ای مایل به زرد یا قرمز
russet

رنگ زرد مایل به قهوه ای (مثل رنگ خاک رس)
claybank

چوب ساج (که محکم و به رنگ قهوه ای مایل به زرد است -teakwood هم می گویند)
teak

رنگ زرد مایل به سبز یا زرد مایل به قهوه ای
champagne

زرد (مایل به قهوه ای)
fallow

چرم گاومیش (که ضخیم است و رنگ آن زرد مایل به قهوه ای است)
buff

(نوعی خاک دارای اکسید منگنز و آهن که به رنگ قهوه ای مایل به زرد است و پخته ی آن به رنگ قهوه ای مایل به قرمز است) اومبر
umber

(جانور شناسی) پلنگ (انواع گربه سانان درشت اندام و درنده به ویژه گونه ی Panthera pardus که بومی افریقا و آسیای جنوبی می باشند و زمینه ی بدنشان زرد مایل به قهوه ای و دارای خال های سیاه است)
leopard

voorbeelde

قد بلند و هیکلی است و همیشه کت و شلوار قهوه ای مایل به زرد میپوشد.
Tall and wide, always dressed in a drab brown suit.

همچنین ممکن است به نمایش رنگ تن قهوه ای از نور قهوه ای مایل به زرد به قهوه ای تیره یا cyanotype ("طرح") , تصاویر و روش های عکاسی اولیه مانند داگرئوتایپهای ambrotypesو tintypes اشاره داشته باشد که هر یک از آنها ممکن است برای تولید یک تصویر تک رنگ مورد استفاده قرار بگیرد.
It may also refer to sepia displaying tones from light tan to dark brown or cyanotype ("blueprint") images, and early photographic methods such as daguerreotypes, ambrotypes, and tintypes, each of which may be used to produce a monochromatic image.

یعنی زرد مایل به قهوه ای و کبود و ملالانگیز در باران، اما سرزنده و شاداب.
fawn and blue and drear in the rain, but alive.