مرز آبی oor Engels
مرز آبی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
maritime boundary
en
boundary between marine zones over which countries have rights, or between such zones and international waters
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
ایران همچنین دارای ۲۷۰۰ کیلومتر مرز آبی در دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان میباشد.
I' ve charted stars and they' re always constantWikiMatrix WikiMatrix
امروزه پنج منطقه بدون جنگافزار هستهای قارهای یا زیرقارهای برای گروهی از کشورها (به همراه مرز آبی و مرز هوایی این کشورها)، و سه کشور ادارهکننده جنوبگان، بستر دریا، و فضای بیرونی وجود دارند که بخشی از هیچ کشوری نیستند.
Have you got that?WikiMatrix WikiMatrix
آنها یکی پس از دیگری از مرز سنی گذشتند و تکههای کاغذش آن رآبه میان شعلههای آبی رنگ جام انداختند.
You' re such a lovely audience, we' d like to take you home with usMIZAN MIZAN
وقتی چشمانم روی مرز کوهای دوردست جستجو میکردند که با رنگ آبی خاکستریشان روی زمین سخت و محکم روبه روی جنگل سبز تیره ایستاده بودند و درخششی نقرهای یا شاید هم طلایی داشتند،
I heard thatMIZAN MIZAN
اِرِد لوین یا کوههای آبی یا کوههای ماه یک رشته کوه بزرگ بود که مرز غربی ناحیهٔ بزرگ اریادور را تشکیل میدهد.
Shoot!Shoot as you like, mother fuckerWikiMatrix WikiMatrix
5 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.