نیروی فزاینده oor Engels
نیروی فزاینده
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
momentum
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
، سال هاي خيلي زيادي اون بالا بوده ، تنها ، ساکت در حال ساخت نيروي فزاينده تا زماني. که نشانش رو روي زمين حک کنه
No, your husband has a guestOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آنچه در ذهن او برمی خاست او را با سرعتی فزاینده در جهت این نیروی جاذبه سوق میداد.
It was just a harmless flirtation, and then he lost his headMIZAN MIZAN
وجود نیروی موشکهای بالستیک قاره پیما، بحرانی برای تسلیحات استراتژیک بود و نیروی هوایی آمریکا به طور فزاینده ای علاقهمند به راههای جدیدی برای ایمن نگه داشتن موشکهایش از چنین حمله ای شد.
It' s freaky, isn' t it?WikiMatrix WikiMatrix
در نیمه دوم ۲۰۱۵، با توجه به کهولت فزاینده جمعیت ژاپن در بخشهای کلیدی مانند ساخت و ساز، خدمات امور کامپیوتری و سیستمهای درمانی و فقدان نیروی انسانی در این کشور بار دیگر سیاستمداران ژاپنی دوباره به فکر بازکردن موقت نیروی کار خارجی افتاده و یک برنامه کارآموزی موقت را جاری کردند.
You have two new messagesWikiMatrix WikiMatrix
4 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.