کار مجدد oor Engels
کار مجدد
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
Rework
کار مجدد واسط کاربر ، پنجرۀ گزینش بهبودیافته ، بهینه‌سازی سرعت ، چرخش ، رفع اشکالها
Rework of the user interface, improved selection window, speed optimization, rotation, bug fixes
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
کار مجدد واسط کاربر ، پنجرۀ گزینش بهبودیافته ، بهینه‌سازی سرعت ، چرخش ، رفع اشکالها
Somebody wrote that letter; they know where he isKDE40.1 KDE40.1
ایده اصلی درونیابی دو خطی این است که در ابتدا درونیابی در یک جهت انجام شود و پس از این کار مجدد درونیابی در جهت دیگر هم بدست بیاید.
Then I jerked him off even though he was dead...... to make it look like there was come everywhere...... to make it look like it was herWikiMatrix WikiMatrix
( اَعمال ۱:۸) بدین ترتیب کار برقراری مجدّد پرستش پاک را آغاز نمودند.
However, breeders, suppliers and users of non-human primates shall be inspected at least once a yearjw2019 jw2019
ایمراهیل گفت: دروازه نابود شده است، و کجاست مهارت از نو ساختن و کـار گذاشـتن مجـدد آن؟
Johan Van Hecke, on behalf of the ALDE Group, on light weapons (BMIZAN MIZAN
اشلی ابتدا از کار کردن با محکومین سر باز زد ولی اشکهای اسکار لت و قول او برای به کار گیری مجدد سیاهان و رها کردن محکومین ، کار خود را کرد .
if things go wrong she could even dieMIZAN MIZAN
انتخاب مجدد کار سختيه رفيق
Nothing counts at allOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
دلیل رسمی ارائه شده برای این امر آن بود که سازماندهی مجدد کار گزارشگران خارجی در دست اقدام بودهاست.
Probably, yesWikiMatrix WikiMatrix
این به تصمیمگیری برای شروع کار بر روی طراحی مجدد زبان، به نام پرل ۶.
What about the rest of the world, huh?WikiMatrix WikiMatrix
کیصر برای طراحی مجدد بیمارستان کار میکرد و در سپتامبر ۲۰۰۸ اعلام کرد که ساخت تأسیسات در سال ۲۰۰۹ آغاز خواهد شد.
Slow down, lvy LeagueWikiMatrix WikiMatrix
این نیمکت، اگرچه برای مادرم راحت نیست -- او دوست نداشت روش بشینه، برای همین از یک بازار دست دوم فروشی محلی این کوسن ها را خریده -- استفادۀ مجدد، کار خیلی خوب بود.
the consequent impact of that sale on the Community industryted2019 ted2019
ما همه ي کار هاي ممکن رو براي اسکان مجدد راحت شما انجام خواهيم داد
See, he' s like the most decorated, most powerfulOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
MNR سه هدف را دنبال میکرد: فعالیت مجدد اقتصادی (و ایجاد کار)، سیاستهای ضد فساد سیاسی و مشارکت اجتماعی.
Put a sock in it!WikiMatrix WikiMatrix
اندکی پس از کار گالوانی، «تجدید حیات» یا احیای مجدد افراد ظاهراً مرده یا غرق شده، در ادبیات پزشکی گزارش شد.
Other adverse effects, such as endometriosis, neurobehavioural and immunosuppressive effects occur at much lower levels and are therefore considered relevant for determining a tolerable intakeWikiMatrix WikiMatrix
موتور دوباره کار میکنه ولی کل سیستم برای حرکت مجدد نیاز به یک فعال سازی دوباره داره
You' ve been so sweet andOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
این دستگاه باید بی پایان کار کند، هرگز نیاز به راه اندازی مجدد نداشته باشد.
The Continental A meter that you understandWikiMatrix WikiMatrix
اون مجدد در سال 1968 همین کار رو کرد.
Initial communications are always performed at # baud (until baud rate is eventually changed using the appropriate Link control servicested2019 ted2019
ولی برای اعتماد مجدّد به همسرتان، ادامهٔ این کار هیچ کمکی نمیکند.
Vladimir attacked you, and you defended yourselfjw2019 jw2019
بخش اعظم این شش روز از سوی فضانوردان صرف تلاش برای راه اندازی مجدد کامپیوترهای از کار افتاده ایستگاه که سیستمهای زیستی آن را کنترل میکنند شد.
They shall forthwith inform the Commission thereofWikiMatrix WikiMatrix
۲ مبشّران جدید باید بیاموزند که در خدمت موعظه گفتگویی را آغاز نمایند، کتاب مقدّس را به کار گیرند، به دیدار مجدّد روند، مطالعهٔ کتاب مقدّس را شروع کنند و آن را ادامه دهند.
You' re in a hospitaljw2019 jw2019
یک بار دیگر دور باغچه قدم زدند، و فیلیپ به خودش وعده داد که تا پیش از رسیدن مجدد به نیمکت کار را یکسره بکند و نقشهاش را اجرا نماید.
You volunteeredMIZAN MIZAN
جای تعجب نیست که آنها خاطرات مطلوبی از ملاقات وی و کار موعظه داشتند و مشتاق دیدار مجدد او بودند!—۱تسالونیکیان ۲:۱، ۲؛ ۳:۶.
the medicated feedingstuff will keep for the stipulated periodjw2019 jw2019
وقتی اینکار را می کردم، باید ماهیچۀ دوسر را بکار می گرفتم تا تا با آن، دست بسته شود، ماهیچۀ سه سر را بکار گرفته تا با آن دست باز شود، مجدد منقبض کنم تا آرنج را مجدد به کار وا دارم.
You think I Wouldn' t?ted2019 ted2019
خب من شروع به فکر کردن روی کار خودم کردم من متوجه شدم غم و اندوه مجدد به سراغشان آمده است.
Restrictions such as those pertaining to OGD regulations and mode of transportation were initially put in place to further limit risk, especially as the program was still in its early stages, and to expedite program implementation.ted2019 ted2019
کودتای روز ۸ مارس ۱۹۶۳ که از جانب هواداران اتحاد مجدد با مصر و بهطور خاص بعثیها، ناصریستها و جنبش ملیگرایی عربی انجام شد، پایان کار دولت جداییخواه را رقم زد، هرچند که اتحاد مجدد هرگز تحقق نیافت.
Don' t you even remember?WikiMatrix WikiMatrix
در واقع، اخیرا یک کارفرما به گفت که برنامه بازگشت به کار کهنه سربازان آنها بر اساس برنامه کارآموزی بازگشت مجدد آنها ایجاد شده است.
Excuse me, any of you remembers a song byted2019 ted2019
59 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.