(با : out) کرایه دادن
hire
کرایه دادن oor Engels
کرایه دادن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
lease
en
To operate or live in some property or land through a long-term contract from the owner.
let
بعلاوه اینجا نه برای فروختن اسب پیدا می شه، نه برای کرایه دادن، نه به قیمت صد فرانک نه به قیمت هزار فرانک.
But you will not find one for sale nor to let, for five hundred francs, or for a thousand.
hire out
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
آنگاه درحالیکه الکزاندرونا را مخاطب قرار داد گفت: آیا کرایه دادن استفاده دارد؟
How did you know about it?MIZAN MIZAN
تا با کرایه دادن اتاقهایش نه تنها مالالاجاره منزل را در آورد
For if we knew we were looking at a boy rather than a girl, we might be influenced in making our decisionMIZAN MIZAN
و همين الانش هم در حال مذاکره براي کرايه دادن بقيه ش هستيم
We' il be dead before the Americans even get hereOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
پشت بوم رو به يکي ديگه کرايه دادن
What?American # is still in the airOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اطاق کرایه دادن با من نیست.
I' m leaving in the morningMIZAN MIZAN
بعلاوه اینجا نه برای فروختن اسب پیدا می شه، نه برای کرایه دادن، نه به قیمت صد فرانک نه به قیمت هزار فرانک.
Finally... he handed me a handbook on the spirituality of intercourse... which mostly talked about flowersMIZAN MIZAN
از دادن کرایه این اتاق هم راحت میشوی.
It was nice to meet you... johnMIZAN MIZAN
در هر صورت در آنجا از دادن کرایه خانه و نوشتن داستان هیچ خبری نیست.
Just test her reaction before you go running to the D. AMIZAN MIZAN
بالاخره پس از پرداخت کرایه و جا دادن بار، سوار کشتی کوچک شراعی شدیم.
Duration of scheme or individual aid awardMIZAN MIZAN
در یک مایلی خانه درشکهچی را با دادن کرایه دو برابر، که وعده داده بودم، مرخص کردم و خودم پیاده به راه افتادم.
Come have some cakeMIZAN MIZAN
کرایه را پرداختم و با دادن انعامی کالسکه ران را راضی کردم.
You may recall...... prior to the start of term I expressed concerns...... about your appointment of ProfessorMIZAN MIZAN
با پولی که نیمی از آن را به قرض گرفته و نیمی دیگر را خود با درس دادن به دست آورده بود، یک اتاق زیرشیروانی کرایه کرد و هر چه را از اثاث خواهرش که امکان داشت: تخت خوابش، میز و نیمکت راحتش، همه را در آن جای داد.
Aren' t we going to barricade?MIZAN MIZAN
و هر کاری که این شرکت میل به انجام دادن آن باشد به سود مالکان مستغلات است زیرا بر ارزش اجاری مستغلات آنها میافزاید و در عین حال به سود تهیدستان نیز هست زیرا کرایه مستغلات را پایین میآورد.
He was good in bed, and he liked ' #s musicMIZAN MIZAN
به ارل گفتم او نم احضار کنه، اینطور که ناخدا مو نی می گه، در حدود ساعت هشت و نیم صبح روز جمعه، یعنی درست قبل از اینکه کشتیاش به طرف شارون حرکت کنه، همین جوان، یا یه نفر خیلی شبیه به مشخصاتی که به دست ما دادن، با یه کیف دستی و کلاه کپی وقتی اون سه نفر تو جنگل دیدنش کلاه حصیری سرش بوده سوار کشتی می شه، کرایه شو تا شارون پرداخت می کنه، و شارون از کشتی پیاده می شه.
I always felt like Dirk was my baby... my new babyMIZAN MIZAN
14 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.