voorbeelde
Advanced filtering
حالا ، تو بپر اون تو و من اين دستگيره رو فشار ميدم تا قلقل شروع بشهOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اين تنها دَرِ بدون دستگيره نيست ، ميدوني ؟OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
انگشتهایم روی دستگیره در محکم میشوند.MIZAN MIZAN
باید مولکولهای مغز را جدا از هم بکشیم، و برای این کار، احتیاج به یک دستگیره کوچک داریم تا اجازه دهد که این پلیمرها به آنها متصل شوند و نیرویشان را انتقال دهند.ted2019 ted2019
همینکه دستگیره یکی از درها را به دست گرفت سگی پارس کردMIZAN MIZAN
، اوه ، ميري دستگيره رو بيرون بکشي .پس چيز قرمز رو بپيچونOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
دستگیره چرخید، در باز شد و من بعد از آن که وارد شدم تعظیم کوتاهی کردم.MIZAN MIZAN
بايد دنبال يک كليد بزرگ قديمي بگرديم شايد هم مثل دستگيره باشهTEP TEP
روپوش لوله همچنین میتواند برای اتصال قطعاتی دیگر به اسلحه همچون دستگیره مسلحکننده و سهپایه کاربرد داشته باشد.WikiMatrix WikiMatrix
خوابگاه دو دستگیره چرمی در دو طرف دارد.WikiMatrix WikiMatrix
الان وقتش نيست ، دستگيره رو بكش - خنجر رو بده به منOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در حالی که دستم بر دستگیره بود و لبخند بر لبم، درنگ کردم.MIZAN MIZAN
نمور و مرطوب ديوارها رو خط خطي کرده بودند دوده و گرد روي دستگيره درها و لوله هاOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در دهه ی 1950 خیلی تلاش شد تا این صدا از بین بره با استفاده از کلیدهای جیوه ای و دستگیره های کنترل بیصداted2019 ted2019
هنگامیکه گاو روش عروس مومی و شیشه و جای صابونها را با دقت ملاحظه میکرد، دو بچه با قامتهای نامتساوی که لباس پاکیزه بتن داشتند و بسی کوچکتر از او بودند یعنی یکیشان هفت ساله و دیگری پنج ساله به نظر میرسید با حجب دستگیره در را پیچاندند و وارد دکان شدند درحالیکه معلوم نبود چه میطلبیدند و شاید تقاضای دستگیری میکردند، و با زمزمهیی تضرع آمیز که به ناله شبیهتر بود تا به عرض حاجت چیزی میگفتند.MIZAN MIZAN
یک دوربین تصویر را به یک صفحه برای ضبط تصویر منتقل میکند. یک کانال اضافی برای ورود دستگاههای پزشکی یا دستگیره ها.WikiMatrix WikiMatrix
هيچ دستگيره اي ندارهTEP TEP
دستگیره را میچرخاند، در را میگشود،MIZAN MIZAN
دستی به دستگیره در خورد، آنگاه صدای جولیا برخاست: آرتور!MIZAN MIZAN
هنوز دستگیره در را در دست داشت که از اتاق مجاور، از میان شکاف در، صدای آهستهی هانی ویلکز را شنید که بیشتر به نجوا شبیه بود.MIZAN MIZAN
کشویی دستگیره را باز کرد و بعد پنجره رابازکرد.MIZAN MIZAN
باید دستگیره داشته باشهOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نه دستگيره اي ، نه زنگي ايOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
دستگیره درها بلوری بود و کف اطاق و مبلها و اثاثیه از تمیزی برق میزدند و در نظافت آنها وسواس انگلیسی به کار رفته بود.MIZAN MIZAN
202 sinne gevind in 8 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.