شاخ
Definisie in die woordeboek Persies

شاخ

/ʃɒx/

grammatika

Dari شاخ Iranian Persian شاخ Tajik шох شاخ (šâx)
Dari شاخ Iranian Persian شاخ Tajik шох (šox)

voorbeelde

Advanced filtering
ما برای ساختن چوب دستیها از موی تک شاخ، پر دم ققنوس و ریسههای قلب اژدها استافده می:نیم.MIZAN MIZAN
در ابتدا همچون یک مار زشت ظاهر میشود، اما به درخواست جادوگر شکل انسانی با دندانهای بزرگ به خود میگیرد که دو شاخ دارد و یک شمشیر تیز را حمل میکند.WikiMatrix WikiMatrix
روی هر شاخ او یک تاج بود و روی هر سر او نام کفر آمیزی نوشته شده بود.WikiMatrix WikiMatrix
پس چرا این قدر مِنمِن میکنی و از این شاخ به اون شاخ میپری؟MIZAN MIZAN
مهتابی،دم باریک،پانمدی و شاخ دار...MIZAN MIZAN
سپس، مقدار زیادی گل و شاخ و برگ سبز بر مزار ریختندMIZAN MIZAN
کتاب دوم ثامن فصل سوم وال شاخ دار یعنی وال من خرMIZAN MIZAN
پس مری شاخ را پذیرفت، چرا که نمیشد از گرفتن آن سر باز زد و دسـت ائـووین را بوسـید؛ و ائومر و ائووین او را در آغوش کشیدند و در آن هنگام چنین از هم جدا شدند.MIZAN MIZAN
نسخهٔ نروژی داستان رولاند به نام «داستان شارلمانی» (به نروژی: Karlamagnussaga) مینویسد که بوق عاج رولاند از شاخ یک تکشاخ که در هندوستان شکار شدهبود ساخته شدهبود.WikiMatrix WikiMatrix
بدن بیجان اسب تک شاخ بر روی زمین افتاده بود.MIZAN MIZAN
شاخ آنها دائمی نیست و هر سال میافتد و به جایش شاخ جدیدی میروید.WikiMatrix WikiMatrix
فرماندهی مرکزی ایالات متحده، مستقر در پایگاه نیروی هوایی مک دیل در تمپا، فلوریدا قرار دارد، در آن زمان مسوؤل عملیات در شاخ آفریقا، خاورمیانه و آسیای جنوبی بود.WikiMatrix WikiMatrix
در ذهن خود می دانم که تو مرا بر همه شاهان برتری داده ای، و تو دو شاخ بر روی سرم تعبیه کرده ای، که با آن من بتوانم پادشاهیهای دنیا را به زیر بکشم...میستایم نام تو را، ای پروردگار، تا ابد ...WikiMatrix WikiMatrix
حدود ۲۲۰ نوع جانور پستاندار در منطقه شاخ آفریقا شناسائی شدهاند.WikiMatrix WikiMatrix
آن ده شاخ با برّه نبرد میکنند (۱۲-۱۴)jw2019 jw2019
۱۶ دانیال که مایل بود اطلاعاتی دقیق در مورد این حیوان «بسیار هولناک» به دست آورد، با دقت به توضیحات فرشته گوش فرا داد: «ده شاخ از این مملکت، ده پادشاه میباشند که خواهند برخاست و دیگری بعد از ایشان خواهد برخاست و او مخالف اولین خواهد بود و سه پادشاه را به زیر خواهد افکند.»jw2019 jw2019
او هم درست به همان نقطه چشم دوخته بود شاخ خمیدهای از زمین که کام لا به درون آب پیش آمده و به سوی جنوب خم برداشته بود و کاجهای بلندی بر گردش روئیده بودند.MIZAN MIZAN
می خاهم به گم که وجود این غول بی شاخ و دم توی این خو نه صلاح نیست .MIZAN MIZAN
پس چرا به شاخ هاش نگاه مي کرده ؟OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اگر یک هفته پیش بود هری میگفت که پیدا کردن یک همراه در برابر گذشتن از سدی همچون یک شاخ دم مجارستانی مثل آب خوردن است.MIZAN MIZAN
شاخ دیگری به صدا درآمـد.MIZAN MIZAN
شاخ آفریقا منطقهای است که دائماً شاهد بحران بودهاست.WikiMatrix WikiMatrix
این جوان هوس کرده است که با شاخ و برگ درختان آلاچیقی به دور تمام محوطه چمن بکشد،MIZAN MIZAN
چارلی گفت: این یکی یه شاخ دم مجارستآنیه.MIZAN MIZAN
میگویند کسانی هستند که با به وی شاخ سوخته و نان تازه از هوش میروند.MIZAN MIZAN
201 sinne gevind in 10 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.

Beskikbare vertalings

nmn
!Xóõ
ab
Abkasies
af
Afrikaans
akk
Akkadian
mim
Alacatlatzala Mixtec
sq
Albanees
am
Amharies
grc
Antieke Grieks
ar
Arabies
an
Aragonese
hy
Armeens
rup
Aroemeens
ast
ast
quy
Ayacucho Quechua
az
Azerbeidjans
yha
Baha Buyang
bxg
Bangala
ba
Basjkiries
eu
Baskies
sne
Bau Bidayuh