bond oor Persies

bond

adjektief, werkwoord, naamwoord

(law) Evidence of a long-term debt, by which the bond issuer (the borrower) is obliged to pay interest when due, and repay the principal at maturity, as specified on the face of the bond certificate. The rights of the holder are specified in the bond indenture, which contains the legal terms and conditions under which the bond was issued. Bonds are available in two forms: registered bonds, and bearer bonds.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

رابطه

naamwoord

You created a bond between me and your Bebe.
بین من و بی بی ت یه رابطه ی نزدیک برقرار کردی..

قرارداد

naamwoord

i will now break the bond between us
حالا من قرارداد بين خودمون رو مي شكنم

پیوند

naamwoord

But I understood then, you wanted to share that bond of our mother tongue.
اما بعدش فهمیدم، شما می خواستین پیوند زبان مادری رو با من شریک بشین.

بند · ضمانت · تعهد · بست · عهد · پیمان · الصاق · متعهد · واگذاری · انتقال · حبس · سطل · زرخرید · بیگار · همبست · همگر · وامبرگه · پاوند · چسبش · رهن · میثاق · التزام · رابط · غلام · تبعیت · وظیفه · (اقتصاد) ورقه ی قرضه · (بازرگانی) تعهد رسمی نگهدارنده ی کالا مبنی براین که مالیات های مربوطه پیش از فروش کالا پرداخت خواهد شد · (جمع) غل و زنجیر · (سنگ تراشی) با هم جور کردن سنگ های دیوار و غیره · (شیمی) نیرویی که اتم های مولکول یا فلز را همبسته نگه می دارد · (قدیمی) اسارت · (قدیمی) ضامن · (مهجور) بنده · (مهجور) در بندگی · (هرچیزی که به هم وصل کند یا بچسباند یا سفت کند یا مهار کند) قید · الصاق کردن · اوراق قرضه · اوراق قرضه صادر کردن · بست زدن به · به قید تعهد یا تکفل آزاد کردن · به هم بستن · به هم چسباندن · تعهد نامه · جورکردن آجر یا قطعات چوب به طوری که هم خوش طرح و هم محکم باشد · در قید بردگی · رجوع شود به bond paper · زندانی بودن · سند قرضه، اوراق قرضه · ضمانت نامه · هرچیز که مردم را به هم نزدیک کند · هضرق قاروا · همبسته کردن · واحد توانایی همبسته شدن معادل یک اتم هیدروژن (در فرمول های شیمی به صورت خط کوتاه یا نقطه نشان داده می شود) · وام مسکن 0 · وصل کردن · کفیل 1

Bond

eienaam, naamwoord

A surname.

Soortgelyke frases

bond paper
کاغذ اعلا · کاغذ ممتاز · کاغذ پشت پارچه ای (که برای چاپ اوراق بهادار به کار می رفت)

extendable bond
اوراق قرضه قابل تمدید

paternal bond
پیوند پدرانه

bond interim
اوراق قرضه موقتی

dative bond
رجوع شود به coordinate bond

collateral trust bond
اوراق قرضه تضمین شده وثیقه ای

call price of a bond
قیمت بازخرید اوراق قرضه

first mortgage bonds
اوراق قرضه رهنی اولویت اول در پرداخت بهره

voorbeelde

Glenn's in junk bonds.
گلن تو کار اوراق مزخرف بهاداره

Oh, you speak of severing bonds, but remain firmly tethered!
در مورد قطع رابطه حرف ميزني ، ولي هنوز افسارت تو دستشه!

It's nothing like James Bond.
اون شبیه جیمز باند نیستش.

I'm not paying that bond.
من اين جريمه رو پرداخت نميكنم.

There is a special bond between a doctor and his patient.
يه تعهد ويژه بين دکتر و مريض هستش.

They believe it strengthens the marital bond.
اونا اعتقاد دارن که اينکار پيوند زناشويي رو محکم ميکنه

They have a history, a bond.
با هم خاطره و همبستگی دارند

Nevertheless her inquiry, How's Clarissa? was known by women infallibly, to be a signal from a well wisher, from an almost silent companion, whose utterances half a dozen perhaps in the course of a lifetime signified recognition of some feminine comradeship which went beneath masculine lunch parties and united Lady Bruton and Mrs. Dalloway, who seldom met, and appeared when they did meet indifferent and even hostile, in a singular bond.
با این حال زنان خوب میدانستند که پرسش او که بی برو برگرد علامتی است که جانب یک دوستدار مصاحبی تقریبا خاموش که گفتههایش شاید ده دوازده گفتهای چطور است در طول یک عمر حکایت از بازشناسی رفاقتی زنانه میکرد که در زیر مهمانیهای ناهار مردانه جریان داشت و لیدی بروتن و خانم دلوی را که به ندرت یکدیگر را میدیدند و وقتی هم میدیدند بی اعتنا و حتی متخاصم جلوه میکردند در پیوندی یگانه متحد میکرد.

taehaksa has strong bond to each other
اعضاي تااِهاکسا تعهدات محکمي.نسبت به همديگر دارند

How do you know the bonds are worthless?
از کجا ميدوني اين اوراق بهادار بي ارزش هستن ؟

He wants you to be bound to Him and to each other by a threefold bond of love. —Ecclesiastes 4:12.
او میخواهد که شما با ریسمان سهلای محبت به او و به یکدیگر بپیوندید. — جامعه ۴:۱۲.

iii see you iater, mr bond
بعدا ميبينمتون آقاي باند

At every opportunity, we talked with him about Jehovah in such a way that Joel would develop a bond of love with his heavenly Father.
در هر فرصت با او در بارهٔ یَهُوَه صحبت میکردیم تا عشق به خدا در او ایجاد شود.

Sister, your getting married doesn't mean you must break all bonds
خواهر ، ازدواج تو به اين معني نيست که تو همه آداب و رسوما رو بشکني

to whom the entire consignment should be sent in bond for export, for collection by M. Jean Baptiste Langarotti.
که باید محمولهٔ کلی و آماده برای صدور به آنجا ارسال گردد و در اختیار آقای ژان باپتیست لانگاروتی قرار گیرد.

and at the same instant he shook off his bonds;
و هما ندم تکانی به بندهایش داد؛

how much do you know about bond, camille
، کاميلي ، چقدر در مورد باند ميدوني. چون اون بيشتر يک مورد غم انگيزه

Save for a smattering of government-issued bonds and insurance companies, such a capitalization of everyday life was mostly absent until the mid-19th century.
اینجور سرمایهدارانهکردنِ زندگی روزمره، به استثنای برخی اوراق قرضۀ دولتی و شرکتهای بیمه، تا اواسط قرن نوزدهم وجود نداشت.

its james bond, british secret service
اين جمز بانده ، سرويس امنيتي انگلستان

These carboxylated agarose hydrogels can be then covalently bond to peptides to form hydrogel on which cells can adhere.
این هیدروژلهای آگارز کربوکسیل شده میتواند پس از آن بهطور کوانتومی به پپتیدها پیوند دهد تا هیدروژل را تشکیل دهد که سلولها میتوانند آن را حفظ کنند.

We bonded over our misery.
ما به خاطر بدبختیمون به هم احساس نزدیکی کردیم.

Satan knows that he can devour us if he can weaken our bond with Jehovah.
او میداند که با تضعیف پیوند فرد مسیحی با یَهُوَه خدا، میتواند او را ببلعد.

Jesus’ words “except on the ground of fornication” indicate what about the marriage bond?
این سخن عیسی که گفت «بغیر علّت زنا» نمایانگر چه چیزی دربارهٔ بند ازدواج است؟

Sotoudeh was told she could be released on a 650 million Iranian toman bond (US$135,000) in that case.
به ستوده گفته شده بوده است که در آن پرونده میتواند با وثیقهای به میزان ۶۵۰ میلیون تومان آزاد شود.

Moreover, at the age of ninety six, no bond is any longer possible, all is merely juxtaposition;
وانگهی در نود سالگی کمتر ممکن است اتحاد تازهیی برای شخص ایجاد شود؛