check in oor Persies

check in

werkwoord

To announce or record one's arrival at a hotel, airport etc

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

اعلام حضور

بررسی

ثبت و بستن

To place a file or project back in a source repository. This releases the lock for editing and enables other users to view the updated file or check out the file.

هماهنگ کردن - هماهنگ شدن - هماهنگی - تنظیم

Check in

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

تحویل

werkwoord

Check in your luggage/baggage in the airport

بار خود را در فرودگاه تحویل دهید

voorbeelde

You'd have known if you'd bothered to check in with me.
اگه یه احوالی ازم می پرسیدی باخبر می شدی

I'll check in later.
بعداً به شما سر مي زنم.

Long enough for the whole camp to check in on you.
اونقدري بود که کل اردوگاه بيان بهت سر بزنن

I haven't checked in a while.
. من تا الان نام نويسي نکردم

Check in here.
اينجا رو بگرد.

My humans are out tonight, so relax while I check in with MEOWS.
صاحب من بيرونه پس آروم باش تا من ميوز رو چک کنم

I'll cash her check in the morning.
فردا چک دستمزد کشتنش رو نقد مي کنم

Car 1 1 checking in.
ماشين 11 مستقر شديم - ماشين 13 مستقر شديم

He checked in Monday afternoon with a single suitcase.
دوشنبه عصر با يه چمدون رسيد

Our check in Mesopotamia was a disappointment to us;
قلع و قمع نیروهای ما در بینالنهرین برای ما بسیار ناگوار و ناامیدکننده بود؛

I just wanted to check in, make sure you're okay.
، فقط میخواستم سری بهت بزنم و مطمئن بشم که روبراهی.

Just wanted to check in, babe.
فقط مي خواستم چکت کنم عزيزم ببينيم چجوري رفتي.

Thank you for checking in.
خیلی از توجهتون ممنونم

have gabriel and jeffrey checked in yet?
گابريل و جفري اومدن؟

I checked in with Cira.
من با " سيرا " هماهنگ کردم ،

Been 14 minutes since the last check-in.
چهارده دقيقه از آخرين چک کردن ميگذره

Have you checked in?
بررسيش کردي ؟

I want check-ins from perimeter teams every five minutes.
می خوام نگهبان های بیرون هر پنج دقیقه اعلام موقعیت کنن

I'll check in with him.
باهاش چک مي کنم

Anyone missed their scheduled check-ins?
كسي هست كه به موقع گزارش نداده باشه ؟

I'm just checking in because I know you're going to prep soon.
چون میدونم تا چند دقیقه ی دیگه باید آماده ی عمل باشی

He checked in on Marita and Katie, my mother, if they needed anything.
به ماريتا و کتي و مادرم در غياب من سر ميزد ، ببينه چيزي احتياج دارند يا نه

"Two Check In".
«بررسی دو اثر».

Yeah, he was calling to check in.
آره. زنگ زده بود که خبر بده

Pull up the check-in desk.
برو سراغ میز بررسی