curry oor Persies

curry

/ˈkʌri/ werkwoord, naamwoord

A sauce or relish whose principal flavoring is curry powder.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

ماليدن

کاری

dish whose origins are in South and Southeast Asian cuisines

I bought ingredients for curry on Sunday.
من مواد اولیه برای کاری را روز یکشنبه خریدم.

آراستن

werkwoord

(ادویه) کاری (رجوع شود به curry powder) · (اسب) قشو کردن · (چرم سازی) عمل آوردن · با کاری پختن · خوراک کاری دار · داماد شدن · دباغی کردن · شلاق زدن · ورزیدن (پوست) · کاری زدن (به خوراک) · کتک زدن

Curry

eienaam

A family name of Irish origin, from Ó Comhraidhe

Soortgelyke frases

curry beans
فازئولوس لوناتوس · فازئولوس ليمانسيس · لوبياهاي كاري · لوبياهاي ماداگاسكار · لوبياي برمه

curry powder
(ادویه) کاری · آمیزه ای از کاری و فلفل و چند ادویه ی دیگر · گردکاری

green curry
کاری سبز

curry leaf
مورایا کنیژیای

currie
زردچوبه هندی · کاری

curry leaf
مورایا کنیژیای

voorbeelde

Unlike Pulau (which is eaten with roast and curry dishes), Biryani is a complete dish with meat and spices (and vegetables) inside.
برخلاف پلو که همراه با کباب و ادویه کاری خورده می شود.، بریانی یک غذای کامل همراه با گوشت، ادویه و سبزیجات است.

So for me, a well-crafted baguette, fresh out of the oven, is complex, but a curry onion green olive poppy cheese bread is complicated.
برای من، نون باگت خوب، تازه از تنور در اومده، "پیچیده" است، اما زیتون سبز با پیاز و نان پنیر خشخاشی "سخت" است.

Today’s churches of Christendom may think that they are being reasonable when they wink at immorality simply to curry favor with their wayward flocks.
کلیساهای امروزی جهان مسیحیت ممکن است فکر کنند به هنگام اغماض کردن از فساد اخلاقی به منظور چاپلوسی نزد گلههای سرکش خود، معقول هستند.

( Music ) ♫ My age is three hundred ♫ ♫ and seventy- two ♫ ♫ I think with the deepest regret ♫ ♫ How I used to pick up and voraciously chew ♫ ♫ the dear little boys that I met ♫ ♫ I've eaten them raw in their holiday suits, ♫ ♫ Eaten them curried with rice, ♫ ♫ I've eaten them baked in their jackets and boots, ♫ ♫ And found them exceedingly nice. ♫ ♫ But now that my jaws are too weak for such fare, ♫ ♫ I think it's increasingly rude ♫ ♫ To do such a thing when I'm quite well aware ♫ ♫ Little boys do not like being chewed. ♫ ♫ Little boys do not like being chewed. ♫ ( Music )
( نواختن آهنگ ) سن من 300 سال است و 72 فکر می کنم با عمیق ترین ابراز تاسف چگونه عادت داشتم که انتخاب کردن را حریص جویدن را پسران کوچک عزیز که من دیدمشان من آنها را ناپخته خوردم در لباس تعطیلاتشان خوردن آنها کاری با برنج خوردم و سپس پختم در کت و چکمه هایشان وآنها را بینهایت خوب یافتم اما حالا آروارهای من برای این غذا ضعیف هستند فکر کنم بطور فزاینده ای بی ادبیست برای انجام چنین چیزی هنگامی که کاملا " خوب آگاهم پسران کوچک دوست ندارند جویده شوند پسران کوچک دوست ندارند جویده شوند ( نواختن آهنگ )

Well, curry is curry, is it not?
خب, کاری دیگه کاری, مگه نه ؟

The best fish curry, according to Estha, in the whole world.
غذایی که به نظر استا بهترین کاری ماهی در تمام دنیا بود.

A South Indian curry.
يک غذاي هند جنوبي.

It's what they call a green curry.
بهش میگن زردچوبه سبز

curry however, it did strand planes, trains and automobiles
هر چند که باعث مسدود شدن حرکت. قطارها ، هواپيماها و اتومبيلها شده

Nasty Indian curry!
کاري هندي آشغال.

'I'm fond of curry,' said Frank.
فرانک افزود: من یکی از علاقهمندان ادویهی کاری هستم و در همینجا بعضی مواقع غذای آن را تهیه میکنم.

In 2009 Currie and Stabile published "Mental Health in Childhood and Human Capital" in which they assessed how common childhood mental health problems may alter the human capital accumulation of affected children.
در سال ۲۰۰۹، کوری و مارک استیبل «سلامت روان در دوران کودکی و سرمایه انسانی» را منتشر کردند که در آن به بررسی این موضوع که چگونه مشکلات بهداشت روانی کودکان ممکن است انباشت سرمایه انسانی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد، پرداختند.

Yo, curry chicken!
کاري مرغ ، عاليه

It smelled of fish curry and woodsmoke.
بوی ماهی، کاری و دود هیزم میداد.

It's spaghetti chicken curry.
.اين اسپاگتي مرغ با ادويه مخصوصه

Oh, hello, Mr Curry.
اوه ، سلام ، آقاي کري

The curry is not necessarily sweeter than other Thai curries but, although the spiciness varies, it tends to be more pungent than the milder red curries.
این کاری لزوماً شیرین تر از دیگر کاریهای تایلندی نیست امّا با وجود اینکه درجات تندی متفاوت میتواند داشته باشد، معمولاً تند و تیز تر از کاریهای ملایم قرمز است.

(Audio help) More spoken articles Official website Adam Curry's No Agenda Podcast Adam Curry on IMDb
(راهنما) نوشتارهای صوتی بیشتر وبگاه رسمی Adam Curry's No Agenda Podcast آدام کری در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)

At the same time, they might make bragging assertions to their subordinates, hoping to curry their favor and support.
و در عین حال، برای کسب عنایت و حمایت زیردستان خود، در مقابل آنها لافزنی میکنند.

what's that curry taste?
اين طعم شبيه پودر کاري چيه؟

In speeches, television journalist Ann Curry and German Federal Foreign Minister Guido Westerwelle, as well as human rights activists Carolyn Gomes from Jamaica and Angelina Atyam from Uganda, emphasized the importance of a universal symbol in the worldwide struggle for human rights.
در سخنرانیها، خبرنگار تلویزیونی آن کوری و وزیر امور خارجهٔ آلمان، گیدو وستروله و همینطور فعالان حقوق بشر، کارولین گومز از جاماییکا و آنجلینا آتیم از اوگاندا، بر اهمیت وجود نمادی جهانی برای حقوق بشر در راه مبارزه برای ایجاد این حقوق در سراسر جهان، تأکید کردند.

To speak ill of Anne was to curry favor with the king.
بدگویی از آن به مذاق شاه خوش میومد

I saw that you care more to curry favour with that devilish God of yours than to save me from any hell.
دانستم که شما پیش از آنکه در فکر نجات من از یک دوزخ باشید، در فکر چاپلوسی از خدای لعنتی خود هستید؛ و آن را به خاطر داشتم.

Their palates longed for a change from the eternal round of baked mutton chops, mutton stew, shepherds pie made of minced mutton, curried mutton, roast leg of mutton, boiled pickled mutton, mutton casserole.
آرزو میکردند که از دور ابدی صبحانه و شام و ناهار از گوشت گوسفند خلاص شوند و ذایقهشان طعم غذای دیگری را بچشد.

So even though he will rely a lot on his grit to get him through that first-year law school grind, I'll be there as a mentor for him, check in with him from time to time, maybe take him out to get some curry ...
پس با اینکه او باید به استقامت خود برای عبور از سختیهای سال اول دانشکده حقوق تکیه کند، من هم به عنوان مربی او حضور خواهم داشت، و هر از گاهی به او سری خواهم زد، و شاید با هم برویم و کمی کاری بخورم ...