deva oor Persies

deva

/ˈdeɪvə/ naamwoord

A god in Vedic mythology, Hinduism and Buddhism.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

دیو

naamwoord

term in Hinduism

پروردگار

noun proper

(اسطوره ی هندی) دوا

دیو خوب

روح نیک

Deva

ISO 639-6 entity

voorbeelde

Deva, shut the fuck up!
ديوا خفه شو!

There is no entity on earth, or again in heaven among the Devas, that is devoid of these three Gunas, born of Prakriti.
در نتیجه، دوران برای ذره، بیمعنی است و هر ذره در فضا، تنها ۳ درجهٔ آزادی (امکان جابجایی در ۳ راستا) دارد.

Deva, I know you're mad and I'm sorry I haven't been around enough.
ديوا ، ميدونم از دستم عصباني هستي... و متاسفم که نتونستم به اندازه کافي پيشتون باشم

Deva came, this beautiful little girl.
ديوا بدنيا اومد ، دختر زيباي کوچولو

Where's Deva?
ديوا کجاست ؟

Deva, come here!
ديوا ، بيا اينجا!

In dancing there's Prabhu Deva.
براي رقصيدن " پراپو دوا " هست

It is believed that the devas (heavenly beings) do an eight-part puja (worship) of the tirthankaras, which takes eight days.
«السندباد فی رحلته الثامنة» کارِ خلیل حاوی و «رحل النهار» و «شهر سندباد» از بدر شاکر السیاب نیز به افسانهٔ سندباد میپردازد.

I mean, I heard that Deva's having a little bit of trouble in school.
شنيدم که ديوا يه خرده توي مدرسه مشکل داره

The beings of hell and heaven (devas) are said to possess clairvoyance by birth.
یعنی خلق اشکالی که تنها خدایان از آسمان قادر به دیدن آنها بطور واضح هستند.

Come in, Deva.
بگو ، ديوا

Deva, honey, would you go get...
ديوا عزيزم ، ميري...

Like the Naga, they combine the characteristics of animals and divine beings, and may be considered to be among the lowest devas.
مانند ناگا، از ترکیب ویژگیهای حیوانات و موجودات الهی برخوردار است و ممکن است جزو ایزدان یا الهههایی با پایینترین مرتبت درنظر گرفته شود.

When a settlement was to be made between Devas and Sages (Rishis).
هر چند که خانوادهٔ دختر بسیار توانگر بودند، پیر ورن که دلبستگی به آموختن و خواندن داشت به کار وکالت پرداخت.

Let's go, Deva.
" بيا بريم ، " ديوا

Deva's going through some stuff.
ديوا " يه چيزايي رو پشت سر ميذاره "

Hey, hey, Deva could have been fucking killed.
هی ، هی ، ممکن بود دیوا کشته بشه

How about you, Deva?
تو چي " ديوا " ؟

It is also said he intended to ask for Nirdevatvam (annihilation of Devas) and instead asked for Nidravatvam (sleep).
زبیده بی درنگ مراجل را به حضور طلبید و از هارون خواست که با وی نزدیکی و مباشرت کند.

His army defeated Devas under the guidance of Rahu.
که سید مجتبی فرمانده آن بود.

Listen, O lord Koodala Sangama deva, things standing shall fall, but the moving will never perish.
گوش کن، ای پروردگار کودال سنگاما دوا، هر چیز ایستادهای، سقوط خواهد کرد.

He got Deva out of that rave and I'm very grateful.
اون ديوا رو از پارتي بيرون آورد و من خيلي سپاسگذارم

Bṛhaspati (Jupiter, son of Angiras) is a guru of devas (vedic gods).
«همانا او (احمد شاه مسعود) قهرمان شمال است.»

Yāska, the earliest known language scholar of India (~ 500 BC), notes Wilkins, mentions that there are three deities (Devas) according to the Vedas, "Agni (fire), whose place is on the earth; Vayu (wind), whose place is the air; and Surya (sun), whose place is in the sky".
سید محسن حسینی پویا نماینده پنجمین دوره شورای اسلامی شهر مشهد در کانال تلگرامی شورای شهر مشهد مدعی است که علم الهدی چنین مطالبی را به برخی اصولگرایان توصیه کردهاست: «یکی از دوستان آمد و نامهای به بنده داد ... این نامه با امضای سه نفر از سه جریان و تشکل بود ... گفتم؛ برو به این سه نفر بگو شما بروید زنای محصنه بکنید، عرق بخورید و انواع فسق و فجور را بکنید بعد هم توبه کنید، خدا شمارا میبخشد اما این گناهی که شما در حال ارتکاب آن هستید که ممکن است سرنوشت اسلام و مسلمین در دست غیر بیفتد حتی اگر تا روز قیامت انواع عبادتها را انجام دهید، جهنمی مسلم هستید، زیرا خیانت به اسلام و مسلمین کردید.»