(اسب یا اتومبیل یا کالسکه) در جلو و سمت چپ oor Engels
(اسب یا اتومبیل یا کالسکه) در جلو و سمت چپ
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
near
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
از روی لبه تختخواب برخاست. و آنگاه گامهای آخر. کشیش مکمیلان در سمت راست و کشیش گیبون در سمت چپ. نگهبانها نیز از پشت و جلو.
total harvested area of vegetables, melons and strawberries (TableMIZAN MIZAN
در روی سر به سمت عقب، جلو، چپ و راست قرار داده میشود.
I just got released from prisonWikiMatrix WikiMatrix
هر باری که یک سند جدید میآید، سند قبلی را کمی جلو میبرد و آن سند را در سمت چپ جعبه قرار میدهد.
Action plans were developed to address these problems and the follow-up performed by the CPIC auditor.ted2019 ted2019
حرکت به طرف جلو و بعد از طرف معکوس در ردیف سمت چپ، حداکثر، پنج ثانیه از وقت مرا میگرفت و زندگی تمام افراد داخل این کلاس را...
I need her case filesMIZAN MIZAN
این گذرگاه که احتمالا عرض آن حدود سیصد یارد میشد، شکافی بود که در دیواره کوه ایجاد شده، به فضای بازی چون یک آمفی تآتر بیضی شکل که قسمت جلو کم عمق و قسمت عقب آن دارای دو دهلیز یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست بود، منتهی میگشت.
I do not know what the provisions are with respect to the head of the foundationMIZAN MIZAN
پس، سنگر که از طرف سه کوچه بسته شده بود، از جلو از کوچه شانوروری، طرف چپ از کوچه سینی و پتیتترو آندری، سمت راست از کوچه موندهتور در حقیقت تقریبا غیر قابل تسخیر شد؛
She said that she had a visitorMIZAN MIZAN
منتها به جای آنکه از جلو به آنها برخورد کند به انتهایشان اصابت کرد و روی زمین پهنشان ساخت به طوری که ماشین با چرخهای سمت راستش از تیرچهها بالا رفت و در علفها و برفهای پشت پیادهرو و به پهلوی چپ غلتید.
box (Box #) with one of the following wordsMIZAN MIZAN
T تقاطع ثبت نام در تایوان با بیش جاده مستقیم به جلو T تقاطع ثبت نام در تایوان با طرف جاده در سمت چپ T تقاطع ثبت نام در تایوان با طرف جاده در سمت راست Y ثبت نام تقاطع در تایوان 3-راه تقاطع ثبت نام در تایوان با طرف جاده در سمت راست و نه سمت راست زاویه 3-راه تقاطع ثبت نام در تایوان با طرف جاده در سمت چپ و نه راست زاویه «Three-way junction».
It was a long journeyWikiMatrix WikiMatrix
در سمت چپ دیمیتری، در جائی که چند لحظه قبل ماکزیمف نشسته بود اینک دادستان قرار داشت و در جای گروچنکا نیز دیمیتری جوانی را با گونههای سرخ تشخیص داد که لباس شکار بسیار کهنهای دربرداشت و یک دوات و چند برگ کاغذ در جلو خود قرار داد.
Harris is a serious man and has serious things to say.The people recognize thatMIZAN MIZAN
9 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.