نمونه نمایی کردن
sample
(انجام بخشی از خواسته های دیگران برای خاموش کردن اعتراض و غیره و تعلل کردن در انجام بقیه) نمونه نمایی oor Engels
(انجام بخشی از خواسته های دیگران برای خاموش کردن اعتراض و غیره و تعلل کردن در انجام بقیه) نمونه نمایی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
tokenism
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اما قانون مور، که در اغلب موارد با این رشد نمایی شناسایی میشه، یک نمونه از بسیارها مورد موجود است، بدلیل اینکه اساسا آن یک خصوصیت پیشرفت تکاملی تکنولوژی است.
Since my opening last yearted2019 ted2019
هر بار که یک نمونه و نمونه از مجموعه فرار میکند، نمونه دیگری در سمت چپ میدان ظاهر میشود تا رشد نمایی ادامه یابد.
There have been deep Éacerations in the immediate area... and these have been approximated by fine surgicaÉ suturested2019 ted2019