(با نرده ی موقت) محصور کردن oor Engels

(با نرده ی موقت) محصور کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

hurdle

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

محصور کردن (در خلیج یا جای مصون یاجای بی مفر)
embay
با سنگر محصور کردن
entrench
(قدیمی) با خاک انباشت محصور و مستحکم کردن
mound
محصور کردن
bind · cage · contain · encircle · enclose · garrison · incarcerate · rope · wall
در درون کره محصور کردن
ensphere
(نادر) با نرده یا دیوار دفاعی محصور کردن
impale
در دیوار محصور کردن
inwall
(در پارک یا محوطه ی ویژه) محصور کردن 2
park
در چهاردیواری محصور کردن
immure

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
محصور کردن DNA -- مثل استخراج طلا از کوه است یا خارج کردن آن از بستر یک جوی.
Show yourself, Dr. Charlested2019 ted2019
اين ديوار وظيفه محصور کردن ايرانيها به سمت دروازه بزرگ را انجام ميده
I was so stupidTEP TEP
محصور کردن در صومعه بم نزله خصی کردن است. رهبانیت بلای اروپا بود.
Case COMP/M.#- Sun Capital/DSM Special ProductsMIZAN MIZAN
ولي مي ترسيدن كوپر تمام انبارهاي... اونا رو خراب كنه براي همين اونا رو با حصار محصور كردن
In addition, the President had received from the Council a corrigendum to the Directive of the European Parliament and of the Council amending Council Directives #/#/EEC, #/#/EEC, #/#/EEC, #/#/EEC and #/#/EEC and Directives #/#/EC, #/#/EC, #/#/EC, #/#/EC, #/#/EC and #/#/EC of the EuropeanParliament and of the Council in order to establish a new organisational structure for financial services committees (#/#/#- C#-#/#- #/#(CODOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
زنجیره نقل منچستر ناقلهای واسطهای را توسط محصور کردن گرهها در گیتی که مهمترین مقادیر نقلی را محاسبه میکند، تولید میکند.
You wouldn' t like it eitherWikiMatrix WikiMatrix
پس پیام من به هم قطارای اشرافی و ثروتمندم و اونایی که توی حباب خودشون رو محصور کردن اینه که بیدار شید.
Hey, you are supposed to be on bed rest!ted2019 ted2019
داستان قرآن ذوالقرنین را در ساخت حائلی بزرگ به منظور محصور کردن قومهای گوگ و ماگوگ که «در زمین فساد بزرگ میکنند» وصف میکند.
This summary sets out the main elements of the product specification for information purposesWikiMatrix WikiMatrix
و واجب است که با نهایت دقت به مسدود کردن و چفت کردن، و محصور کردن خانهشان بکوشند و مخصوصا درها را خوب ببندند.
You have got one yawning fucking chasm of a mouth on you!MIZAN MIZAN
دوبینسکی و همکاران، همچنین توانایی ذهنی محصور کردن را به درک 1⁄3 به عنوان یک عدد در جای خود و برای ارتباط با مجموعهای از اعداد طبیعی به عنوان یک کل واحد مربوط میکنند.
EPISODE USA (LA) HISTOIRE A VOIR:WikiMatrix WikiMatrix
سه ساعت پس از پیدا کردن راه به آنجا رسیدم درهای کوچک و محصور دشتی در میان انبوهی از تپههای بلند
Madam Speaker, I have a petition signed by members of the towns of Wetaskiwin, Millet and Leduc in my riding who want to call the attention of parliament to the following: ``Whereas the majority of Canadians understand the concept of marriage as only the voluntary union of a single, that is, unmarried male and a single, that is, unmarried female, it is the duty of parliament to ensure that marriage, as it has always been known and understood in Canada, be preserved and protected''MIZAN MIZAN
بعدها متوجه شده ام که اینها همه اجتماعی کردن اشتراکي مردها است، که بهتر بعنوان "در چهارچوب مرد محصور شدن" معروف است.
Percentage of valid data YY SOted2019 ted2019
بالون نسبتاً کوچک بود، یک کره به حجم ۳۵ متر مکعب، محصور با ابریشم صمغاندود شده، و تنها قادر به بلند کردن حدود ۹ کیلوگرم (۲۰ پوند).
Further, confusion can arise as to what the design actually is when environment is included in the drawings.WikiMatrix WikiMatrix
روزولت و مشاورین نظامیش یک استراتژی جنگی را با هدف متوقف کردن پیشرویهای آلمان در اتحاد شوروی و شمال آفریقا اجرا کردند؛ و اشغال اروپای غربی با هدف محصور ساختن آلمان بین دو جبهه و حفظ چین و شکست دادن ژاپن را کلید زدند.
No.We split about six months agoWikiMatrix WikiMatrix
برای تمام مدتی که این دو تکنولوژی در ساخت بکار برده میشدند، طراحان مدار که از قطعات مجزا استفاده میکردند به مزیت ادغام کردن این دو تکنولوژی پی بردند؛ با این وجود، به دلیل ضعف تکنولوژیکی در ساخت مدارات مجتمع، کاربرد این طرح آزادانه فقط محصور به مدارات تقریباً ساده بود.
What kind of signal do you want?WikiMatrix WikiMatrix
درست همانطور که برخی حیوانات میتوانند از اشیاء بعنوان ابزار در محیط خود استفاده کنند تا به فضاهای باریکتری دست پیدا کنند، در اینجا می بینیم که انتروپیکا، دوباره با استفاده از شم خویش قادر به جابجا کردن دیسک بزرگی بود که نمایانگر یک حیوان است تا به یک دیسک کوچک که نمایانگر ابزاری است در فضایی محصور شده که در دیسک سوم نگهداری میشود دست پیدا کند و دیسک سوم از جایگاه ثابت اولیهاش رها گردد.
Their graphic impressionsted2019 ted2019
15 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.