(قدیمی) اندکی بعد oor Engels

(قدیمی) اندکی بعد

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

eftsoons

bywoord

voorbeelde

و اندکی بعد، در آن مهاجرت عقب افتاده تیوتانیک که به جنگ.
and a little later I participated in that delayed Teutonic migration known as the Great War.

اندکی بعد نگران از فیلیپ پرسید: خوشت آمد، نه؟
You do like them, don't you? she said anxiously, after a bit.

اندکی بعد نیز در برابر مادرش و بلا اخبار و افکار را بر زبان آورد.
Meeting his mother and Bella later, he volunteered the same newsand much the same ideas.

اندکی بعد دور تا در اطراف باغچههای چمنکاری شده با لا ید گیت قدم میزد
She was soon walking round the grass plots with Lydgate

هنگامی که اندکی بعد بازمیگردد، ویرا بیدار نشده بود.
When she returns a short while later, Vera wasn't up.

۱۴ اندکی بعد برادر راسِل درگذشت، و منصب ریاست انجمن برج دیدهبانی خالی ماند.
14 Not long afterward, Brother Russell passed away, leaving the office of the Watch Tower Society’s presidency vacant.

اندکی بعد رهایش کرد و روی پا نشست و با نگاهی کنجکاو به تماشای آن زن پرداخت.
Presently he released her and sitting back on his heels looked at her curiously.

اندکی بعد یَهُوَه بر دو لوح سنگی ده فرمان را مرقوم داشته به دست موسی داد.
Moses later received two tablets containing the Ten Commandments in written form.

اندکی بعد تلاشی در جهت ترور رئیس جمهور پاسکال اورتز روبیو (Pascual Ortiz Rubio) صورت گرفت.
Shortly thereafter an attempt was made on the Mexican President Pascual Ortiz Rubio.

و اندکی بعد، سر میز شام، جیل هم که ظاهرا به آن رویداد علاقمند بود
Afterward at dinner, Jill having appeared to find it most fascinating

فیلیپ اندکی بعد پرسید: آقای وات سن چه شکلی است؟
What's Mr. Watson like? asked Philip, after a while.

شاهزاده لئون نیکولایوویچ اندکی بعد هنگام شنیدن داستان او
The prince, when he heard the story afterwards

به این ترتیب،گفتوگوها به پایان رسید، و الیزابت هم اندکی بعد از اتاق خارج شد.
As all conversation was thereby at an end, Elizabeth soon afterwards left the room.

اندکی بعد بازگشت و آهسته در گوش شوهر گفت:
An instant later she returned and whispered in his ear:

۱۹ اندکی بعد در همان روز، عیسی نزد شماری دیگر منجمله رسولان رفت.
19 Later that same day, Jesus met with his apostles and others.

اندکی بعد در پی شورشی علیه مستعین، وی خلع شد و معتز به جایش خلیفه شد.
But after a short time they rose against him, took his fort, and put him to death.

بنابراین اندکی بعد، تیموتاؤس خانوادهاش را ترک میکند و با پولُس و سیلاس همراه میشود.
So soon afterward Timothy leaves his family and goes with Paul and Silas.

اندکی بعد یعقوب یوسف جوان را در پی برادرانش فرستاد.
Not long afterward, Jacob sent young Joseph on a journey.

اندکی بعد به یک خانه بزرگ رعیتی رسید و به کوچهای که به این خانه منتهی میشد، پیچید.
Before long he came to a big farmhouse, and turned up the lane that led to it.

منتها اندکی بعد، یعنی در اواخر ماه نوامبر،
But later, along in late November

و اما چنانکه اندکی بعد معلوم شد آنچه این حادثه کشتی رحیلا را حزنانگیزتر ساخت این وضع بود
Now, as it shortly turned out, what made this incident of the Rachel's the more melancholy, was the circumstance

اندکی بعد آگاه و متوجه شد که فیلیپ به این حرکاتش میخندد و به حساب وی تفریح میکند.
In a little while he grew conscious that Philip was amusing himself systematically at his expense.

اندکی بعد، شاگردانش نزد او آمدند و میخواستند مفهوم سخنان عیسی را بدانند.
Soon his disciples come to him, wanting to understand what he meant.

اندکی بعد از خانه بیرون رفت تا نامهای را که به سوندرا نوشته بود پست کند.
And forthwith he arose and went to mail the letter to Sondra.

و اندکی بعد متوجه شدم که بخواب رفته است.
and presently I saw that he had fallen asleep.