ایجاد کوه oor Engels

ایجاد کوه

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

orogeny

naamwoord
Open Multilingual Wordnet

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
کسی جز قاچاقچیان از وجود یک راه کاملاً مخفی که به دست آنان در دامنه کوه ایجاد شده و به تونل منتهی میگردید، اطلاع نداشت.
And let' s not forget the possibility of hostages being killedMIZAN MIZAN
داستانهایی در مـورد اینکه چه طور با شیاطین پیوند خونی ایجاد میکنند، دژها را میسازند، مسیر رودخانهها را عـوض میکنند یـا رشته کوه ایجاد میکنند و بچهها را برای خدایان قربانی میکنند شنیدهایم.
Access is restricted.UhMIZAN MIZAN
این گذرگاه که احتمالا عرض آن حدود سیصد یارد میشد، شکافی بود که در دیواره کوه ایجاد شده، به فضای بازی چون یک آمفی تآتر بیضی شکل که قسمت جلو کم عمق و قسمت عقب آن دارای دو دهلیز یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست بود، منتهی میگشت.
Intervention agencies shall immediately inform all tenderers of the outcome of their tenderMIZAN MIZAN
آنگاه به ایجاد نهری همت گماشت که به فرمان او از کوه الوند تا شهر همدان آب را هدایت نمود.
First, the markedly favourable growth assumptions of the underlying macroeconomic scenario are surrounded by considerable uncertainty with respect to the duration, extent and macroeconomic impact of the financial crisisWikiMatrix WikiMatrix
پس اونا حیلهای به کار بست - آنها باید تصور گول زنندهای ایجاد میکردند، که مثلاً فین مردی به بزرگی کوه است اما او را از دید پنهان نگه دارند.
Commission Decision #/#/EC of # October # approving certain treatments to inhibit the development of pathogenic micro-organisms in bivalve molluscs and marine gastropods is to be incorporated into the Agreementted2019 ted2019
که تقریبا به طور عمودی به شکل شاخههای نازک آب از کوه بپائین میریخت و کف سفیدش هنگام ریختن صدائی ایجاد میکرد.
you let the shooter escapeMIZAN MIZAN
در قرن هیجدهم، هامونهای تزیینی اغلب با روشهای تزیینی تا شدن ترکیب شد تا چشم انداز کاملی ایجاد شود مثل جزیرههای خاص، موجهای شکسته، تپه، کوه، رودخانه و گاهی نقاط کوتاهی از خاک رس جدا میشد تا نایه دور از هامون تشکیل شود و آثاری مثل پرنده در آسمان ایجاد گردد.
It was logged in as a B fileWikiMatrix WikiMatrix
وقتی تا دهانه کوه یخ پایین آمدیم، برف تازه را دیدیم که جلوی چندین شکاف یخی عمیق مانع ایجاد کرده بود.
I think I still might be a little drunkted2019 ted2019
از میان لولههایی که با سوراخ کردن تنه درختان ایجاد شده و بر روی پایه خرکها سوار شده بود به توربینها میرسید و در دشت پست پایین کوه محفظهها به حرکت میافتادند
That' s a nice beltMIZAN MIZAN
در دهه ۱۹۶۰، مؤسسین برای آن یک سابقه ساختگی ایجاد کردند که گویای این بود که این سازمان قبلاً در سال ۱۰۹۹ به صورت یک سازمان مخفی توسط Godfrey of Bouillon در کوه صهیون در سرزمین اورشلیم توسط یک گروه رهبانی تاریخی به نام «صومعه بانوی کوه صهیون» تأسیس شدهاست.
Less well understood are environmental and social determinants of those behaviours, and ways to change those determinants.WikiMatrix WikiMatrix
10 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.