اسایش oor Spaans

اسایش

Vertalings in die woordeboek Persies - Spaans

bienestar

naamwoord manlike

comodidad

naamwoord

voorbeelde

استادیوم چندین عامل خواهد داشت که آسایش حرارتی در فضای باز را تأمین خواهد کرد. استادیوم چندین عامل خواهد داشت که آسایش حرارتی در فضای باز را تأمین خواهد کرد. استادیوم چندین عامل خواهد داشت که آسایش حرارتی در فضای باز را تأمین خواهد کرد.
El estadio tiene algunos elementos que hacen posible esta comodidad exterior.

خُب ، شايد براي حفظ آرامش و آسايش مردم به نيروي بيشتري نياز پيدا کنيم.
Podríamos necesitar más gente para mantener la paz.

نَعُومی که روت را مثل دخترش دوست میداشت، میخواست برای او شوهری بیابد که روت در ‹خانه و خانوادهٔ› او، آسایش و امنیت داشته باشد.
De ahí que Noemí quisiera encontrarle a Rut un “lugar de descanso”, es decir, un esposo y un hogar que le dieran seguridad y protección.

براي مطالعات الکترومغناطيسي... که کمک خواهد کرد که اونها در مکان دومشون آسايش داشته و به دور از عصبانيت...
Estas características los hacen candidatos ideales para estudios electromagnéticos que serán llevados a cabo en un lugar secundario de bajas temp-

بنابراین وقتی متولد میشوید، حسهایی مثل آرامش و آشفتگی، هیجان، آسایش و ناراحتی داشته باشید.
Entonces, cuando nacemos, podemos sentir sensaciones como calma y agitación, excitación, comodidad, incomodidad.

برای او راحتی و آسایش در این دنیا و احتمال برگزیده شدن به عنوان رهبر یهودیان بیاهمیت بود.
Renunció no solo a las comodidades de su mundo, sino también a la posibilidad de ser un futuro caudillo del judaísmo.

ما لازم است که گاهاً بخود یاد آوری کنیم، همانطوری که در روم بمن یاد آوری شد، از واقعیّت آسایش دهنده ای که ازدواج و خانواده هنوز هم آرزو و ایده آل بیشتر مردم است و ما در این عقاید تنها نیستیم.
De vez en cuando tenemos que recordar, como se me recordó a mí en Roma, el hecho maravillosamente tranquilizador y reconfortante de que el matrimonio y la familia son aún la aspiración y el ideal de la mayoría de las personas, y que no estamos solos en esa creencia.

ما تنها به یک فلاش از نور و آسایش نیاز نداریم، بلکه نیاز مداوم به برکت ارتباط با خدا.
Necesitamos no sólo un destello de luz y consuelo, sino la bendición continua de comunicación con Dios.

۷ هنگامی که ابراهیم اُور را ترک کرد، شهری پررونق و به احتمال زیاد خانوادهٔ گستردهٔ پدرش را ترک گفت، که با توجه به دوران پدرسالاریی که آنها در آن بسر میبردند منابع مهم امنیت و آسایش بشمار میرفتند.
7 Cuando Abrahán salió de Ur, dejó una ciudad próspera y probablemente también al clan familiar de su padre, fuente importante de seguridad en aquellos tiempos patriarcales.

در طول دهه ها ما فرض می کردیم که فقط انسان ها قادر به آن هستند، که فقط انسان ها به آسایش دیگران اهمیت می دن.
Por décadas se ha asumido que solo los humanos pueden sentir eso, que solo los humanos se preocupan por el bien de los demás.

و همین ایده برای ایجاد تهویه ی فضای باز روی آن جا نیز پیاده شد، و همین ایده برای ایجاد تهویه ی فضای باز روی آن جا نیز پیاده شد، تا مردم احساس آسایش کنند. مردم دوست دارند به جای رفتن به یک مرکز خرید معمولی، به مرکز خرید مرکزی بروند،
Allí usamos la misma idea para crear condiciones exteriores que se perciban como cómodas.

(رومیان ۱۵:۴) اطلاعاتی که کتاب مقدس دربارهٔ اورشلیم به ما میدهد میتواند موجب آسایش ما باشد—و به ما امید صلح نهتنها برای آن شهر بلکه برای سرتاسر کرهٔ زمین بدهد.
El conocimiento bíblico sobre Jerusalén puede confortarnos al darnos una esperanza de paz, no solo para esa ciudad, sino para el mundo entero.

۳۶ و اینک، برادرانم، بنگرید من به شما می گویم، که اگر شما دل هایتان را سخت کنید به آسایش خدا وارد نخواهید شد؛ بنابراین نابکاری های شما او را برافروخته می کند که غضبش را بر شما فرود آورَد مانند نخستین برافروختگی، آری، بر پایۀ سخنش در برافروختگی آخر مانند نخست، به نابودی ابدی روان هایتان؛ بنابراین، بر پایۀ سخنش، بر مرگ آخر، مانند نخست.
36 Y ahora bien, hermanos míos, he aquí, os digo que si endurecéis vuestros corazones, no entraréis en el descanso del Señor; por tanto, vuestra iniquidad lo provoca a que él envíe su ira sobre vosotros como en la aprimera provocación, sí, según su palabra en la última provocación como también en la primera, para la eterna bdestrucción de vuestras almas; por tanto, según su palabra, para la última muerte, así como la primera.

روانشناسان زیادی خوشبختی رو وضعیتی از آسایش و راحتی تعریف میکنن، اینکه در لحظه احساس خوبی داشته باشی.
Muchos psicólogos definen la felicidad como un estado de comodidad y tranquilidad, sentirse bien en el momento.

در کثرت اندیشههای دل من، تسلّیهای تو جانم را آسایش بخشید.» — مزمور ۹۴:۱۷، ۱۸؛ به مزمور ۶۳:۶-۸ نیز مراجعه شود.
Cuando mis pensamientos inquietantes llegaron a ser muchos dentro de mí, tus propias consolaciones empezaron a acariciar mi alma”. (Salmo 94:18, 19; véase también Salmo 63:6-8.)

مهربانی یعنی از دستها و دلهایمان برای آسایش دیگران استفاده کنیم، و از نیازمندان مراقبت کنیم.
La ternura significa usar las manos y el corazón para acariciar al otro, para cuidarlo.

آسایش فراوان!
Estibaliz Gabilondo.

و اين به اين معنيه ، يعني غذايِ خوب ، و دلگرمي . و تمام آسايش و راحتي يه خونه...
Y eso significa buena comida, una cálida chimenea y todas las comodidades de un hogar.

يه زماني بود... که اتفاقاً خيلي هم خوب بود که کسي آسايش منو اين پايين بهم نميزد.
Hubo un tiempo un tiempo glorioso y feliz donde nadie me molestaba aquí abajo.

امّا من هم از همین قوانین الهی و از همین کتاب آموختهام که همیشه و همه جا، هرآنچه را از دیگر انسانها برای تأمین سعادت و رفاه و آسایش خویشتن انتظار دارم، باید که همان را در مسیر سعادت و رفاه و آسایش سایر انسانها به کار ببندم.
Yo te pido por Tu libro revelado y lo que se encuentra en él, y en ello está Tu Gran Nombre y Tus Nombres más bellos, y lo que se teme y se espera, (Te pido) que me cuentes entre los que están liberados del fuego (infernal).

. اون انتظار آسایش در جمع رو داره
Ella espera el placer de su compañía.

برخی در این آرزواند که به گوشهای رفته، تن بیرمق و خستهٔ خود را آسایش دهند.
Hay quienes desearían marcharse a algún lugar para obtener un poco del reposo que tanto necesitan.

پرسشنامهٔ آسایش استاندارد، نمونهها را در خصوص حس اشان (گرمایی اشان) در یک مقیاس هفت نمرهای از سرد (-۳) تا داغ (+۳) ارزیابی میکند.
La comodidad higrotérmica se investiga preguntando a los sujetos acerca de de su sensación térmica en una escala de siete grados, desde el frío (-3) hasta el calor (+3).

کسي که نميذارم آسايش داشته باشه
A quien no perdonaré por haberse detenido.

پس حالا سالمندها میتوانند درمانی که نیاز دارند را در آسایشِ خانهٔ خودشان دریافت کنند در حالی که کنار بهترین همدم زندگیشان هستند.
Ahora la gente mayor puede recibir el tratamiento que necesita en la comodidad de sus hogares junto a sus compañeros de vida.