cooperative farming oor Persies

cooperative farming

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

زراعت تعاونی

زراعت مشترك

زراعت گروهي

Soortgelyke frases

farming cooperatives
تعاونيهاي زراعي · تعاونيهاي كشاورزي

voorbeelde

They build, farm, they cooperate with each other.
خونه بسازن ، پرورش بدن باهم همکاری کنن

It's the politics that's hard, indeed impossibly hard, because this reform would shrink K Street, and Capitol Hill, as Congressman Jim Cooper, a Democrat from Tennessee, put it, has become a farm league for K Street, a farm league for K Street.
این سیاستیست که بسیار مشکل است، بدون شک این به شکل غیر ممکنی سخت است، زیرا این اصلاحات راه خیابان K (خیابانی در واشینگتن به طرف کنگره که بیشتر لابیها آنجا صورت می گیرد) و کپتال هیل را کوتاه میکند، نماینده دموکرات کنگره جیم کاپر که ازایالت تنسی این نکته را بیان کرد که او تبدیل به لیگ لابیهای خیابان K شده است ( کنایه از اینکه نمایندگان کنگره بعد از پایان دوره لابی گر میشوند که عمدتا در خیابان K ملاقاتهایشان صورت میپذیرد.)