scantling
(تیر ساختمان) تخته · (مواد ساختمانی مانند سنگ و آجر) ابعاد · اندازه · اندک · تخته ی عمود · تیر ایستاده · تیرچه (مقطع دو در چهار اینچ) · شمار معدود · قلیل · مقدار کم · میزان مختصر · نیم ذرع
scantlings oor Persies
scantlings
en
(nautical) The dimensions of the timbers of a ship
Vertalings in die woordeboek Engels - Persies
تيرچهها
تختهبشكه
تختهها
En 4 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
الوار · تير چوبي ارهشده · چوب ارهشده · چوب شكافته
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
above the scantling the same hand had daubed thenumber 50, so that one hesitated.
همین قلممو رقم 50 را نوشته بود، آن گونه که شخص به تردید میافتادMIZAN MIZAN
We had on each car a length of scantling to place between the double tyres if ever the car stuck in sand or mud.
در هر یک از اتومبیلها، تکهای تخته کلفت داشتیم که هر وقت لاستیک اتومبیلها در میان ماسهها گیر میکرد، آن را زیر لاستیک قرار میدادیم.MIZAN MIZAN
by a narrow scantling in thecentre of which a triangular hole had been sawed
با یک لاپه چوب باریک مسدود شده بود که در وسطش روزنه سه گوشهیی بریده بودندMIZAN MIZAN
3 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.