theme oor Persies

theme

werkwoord, naamwoord

a subject of a talk or an artistic piece; a topic.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

موضوع

naamwoord

subject of a talk or an artistic piece

To produce a mighty book, you must choose a mighty theme.
برای پدید آوردن کتاب عظیم بایست موضوع عظیمی برگزید.

تم

naamwoord

subject of a talk or an artistic piece

I wish I could beam you up to maintain the theme of our evening.
اي کاش مي تونستم کاري کنم که شما لبخند بزنيد تا تم عصر ما بوجود بياد.

مضمون

The method of operation of the higher intelligences was Tom Finnegan's theme
مضمون صحبتش تجلی نیروهای معنوی آن جهانی بود.

مبحث · باره · mowzu · جستار · درونمایه · سرفصل · فرهشت · موتیف · ضابطه · پوسته · (امریکا - آموزش) انشا · (امور هنری) تم · (مخفف) رجوع شود به theme song · بن مایه · بن مایه دار کردن · خود نوشت · دارای موضوع یا بن مایه ی بخصوصی کردن · رساله ی کوتاه · زمینه موسیقایی · شکل عمده · طرح زمینه · مایه اصلی

Soortgelyke frases

theme song
(فیلم و نمایش و غیره) آواز یا آهنگ اصلی (که تکرار می شود و نمایشگر کل برنامه است)

theme park
(امریکا) پارک تفریحی که درباره ی موضوع خاص یا به سبک خاصی باشد

theme pack
بسته طرح زمینه

recurring theme
شاه بیت

voorbeelde

According to critics, major themes of the novel include survival, authoritarianism, rebellion and interdependence versus independence.
به گفتهٔ منتقدان درونمایههای اصلی این رمان بقا، اقتدارگرایی، شورش و وابستگی متقابل در برابر استقلال هستند.

Multiple themes repeated in a predictable pattern create a song.
چند زمینه که در الگویی قابل پیشبینی تکرار میشوند یک آواز را شکل میدهند.

This will install a theme into the theme directory
چهره‌ای را در فهرست راهنمای چهره نصب می‌کند

The foregoing theme of day two was based on Hebrews 13:15.
این موضوع روز دوم بر عبرانیان ۱۳:۱۵ بنا شده بود.

Furthermore, this matter of an introduction being appropriate to the theme must be balanced against making the introduction interest-arousing.
علاوه بر این، این مسئله را که مقدمه باید مناسب با موضوع گفتار باشد باید با مسئلهٔ برانگیختن علاقه در مقدمه متعادل ساخت.

Historically, these claims—alongside those of well poisoning and host desecration—have been a major theme of the persecution of Jews in Europe.
این ادعاها -و همچنین مسموم کردن آب چاه و بی حرمتی به نان مقدس- از نظر تاریخی از ریشههای اصلی آزار یهودیان اروپایی بوده است.

That's why you used the whole constellation theme when you pre-programmed the automaton.
بخاطر همینه که تو وقتی داشتی آدم مکانیکی رو از نو برنامه ریزی می کردی از زمینه ی صورت فلکی استفاده کردی

The theme of this morning's session is Things We Make.
موضوع جلسه امروز صبح «چیزهایی که ما میسازیم» است.

The overarching theme of the novel is forgiveness.
درونمایهٔ این داستان، بخشش است.

i remember the theme song
من يک آهنگ از اون يادم مياد

In selecting and putting into place in the outline the various main points and sub-points that have been assembled, it may be observed that some of these do not add materially to the exposition of your theme.
در حین این کار متوجه خواهی شد که بعضی از این افکار، اساساً بر توضیح موضوع گفتار هیچ تأثیری نمیگذارند.

" with amazing motor skills and themes. "
با موضوعات و حرکات شگفت انگيز

A children's gallery which uses Roald Dahl as a theme for showing the County Museum's existing historic collection.
کودکان گالری که با استفاده از رولد دال به عنوان یک موضوع برای نمایش بخش موزههای تاریخی موجود در مجموعه.

& Use themed greeter
& استفاده از خوش‌آمدگوی چهره‌دار‌

do you like that monotonous theme?
آیا این موضوع یکنواخت را دوست داری؟

This file holds metadata, configuration settings, and the mappings controlling which segments are on or off for the theme fourteen-segment-sample. svg
این پرونده فراداده‌ها ، تنظیمات پیکربندی ، و نگاشتهایی که کنترل میکندکدام قطعه‌ها برای چهره fourteen-segment-sample. svg روشن یا خاموش است را نگه می‌دارد. Name

You may be including in the talk too many points that really do not contribute to the theme.
ممکن است نکات بسیاری را در گفتارت جا داده باشی که در واقع از موضوع آن پشتیبانی نمیکنند.

Wild killer whales are not considered a threat to humans, but there have been cases of captive orcas killing or injuring their handlers at marine theme parks.
نهنگهای قاتل به عنوان خطری برای انسان دیده نمیشوند، با این حال گزارشهایی از زخمی یا کشته شدن تربیت کنندگان نهنگهای قاتل در اسارت و در پارکهای نمایشی پستانداران دریایی منتشر شدهاست.

It is astonishing to me now, how I found time, in the midst of my porings and blunderings over heavier themes, to read those books as I did.
حقیقتاً هم برای من بسیار مایة شگفتی است که در میان آن وضع نامطلوب و مشقتبار، چگونه میتوانستم مدتی از وقت خویش را صرف مطالعة آنها بکنم.

To our amazed stares he went on that the chiefs of the Beni Sakhr had come into Jericho one morning, to offer the immediate co operation of their twenty thousand tribesmen at Themed;
همچنان که ما از حرفهای او مات و متحیر بودیم، ادامه داد که رؤسای قبایل بنی صخر، یک روز صبح به اریحا آمده و همکاری بیست هزار نفر از افراد این قبایل را در الصمد ابراز داشته بودند؛

Appropriate theme
موضوع مناسب

But my theme is that in this century, not only has science changed the world faster than ever, but in new and different ways.
بنظر من دراین قرن، دانش نتنها جهان را بسیارسریع دگرگون ساخته بلکه به شیوه ای خاص اینکار را کرده. بنظر من دراین قرن، دانش نتنها جهان را بسیارسریع دگرگون ساخته بلکه به شیوه ای خاص اینکار را کرده. بنظر من دراین قرن، دانش نتنها جهان را بسیارسریع دگرگون ساخته بلکه به شیوه ای خاص اینکار را کرده.

The common theme of these problems is that when the dimensionality increases, the volume of the space increases so fast that the available data become sparse.
مضمون مشترک همهٔ این مشکلات آن است که با افزایش ابعاد، حجم فضا آنقدر سریع افزایش مییابد که دادههای موجود پراکنده و تُنُک میشوند.

Another theme Saito pointed out was "love", which he stated was unusual given that all the central cast were robots, which were not normally associated with emotions.
زمینه دیگری که سایتو به آن اشاره کرد، «عشق» بود، این اظهارات سایتو در آن زمان و بهخاطر روبات بودن شخصیتهای اصلی بازی، که معمولاً فاقد احساسات هستند، غیرمعمول بهنظر میرسید.

The coaster is named and themed after Tom and Jerry.
شخصیتهای این کارتون موش و گربهای بودند که بعدها به عنوان تام و جری شناخته شدند.