جریان مستقیم oor Arabies

جریان مستقیم

Vertalings in die woordeboek Persies - Arabies

تيار مستمر

manlike

Soortgelyke frases

مبدل جریان مستقیم به جریان متناوب
عاكس كهربائي

فشار-قوی جریان مستقیم
تيار الجهد العالي المستمر

voorbeelde

تحریک جریان مستقیم درون جمجمه ای.
فتق داخل الجمجمة.

جریان مستقیم به خوبی با لامپهای رشتهای، که بار اصلی شبکه برق آن روزها بود، و موتورها کار میکرد.
كان التيار المستمر يعمل بشكل جيد مع المصابيح المتوهجة - التي كانت الاستخدام الرئيسي آنذاك - والمحركات.

کالتر کانتر تعداد این اتفاقات را میشمارد و همچنین جریان (و بنابراین مقاومت) را اندازه میگیرد، که بهطور مستقیم مرتبط با حجم سلول به دام افتادهاست.
يحسب عداد كولتر عدد هذه الأحداث ويقيس التيار (وبالتالي المقاومة) ، التي ترتبط مباشرة بحجم الخلية المحاصرة داخل الفجوة .

سمت پنهان ماه نخستین بار در سال ۱۹۵۹ توسط کاوشگر لونا ۳ شوروی عکسبرداری شد و نخستین رؤیت مستقیم با چشم انسان در سال ۱۹۶۸ و در جریان مأموریت آپولو ۸ صورت گرفت.
التقطت أول صورة له لأول مرة بواسطة المسبار السوفيتي لونا 3 في عام 1959، أما أول رؤية مباشرة له بالعين البشرية كانت بواسطة رواد أبولو 8 عندما داروا حول القمر في 1968.

در همین حال به نظر میرسد هنر خیابانی که در ارتباط مستقیم، سریع و نزدیک با مخاطبانش قرار دارد در این شهر تاریخی شرق اروپا تبدیل به جریان اصلی شده است.
في هذا الوقت، يبدو فن الشارع الذي يتواصل مباشرة، بسرعة وعن قرب مع المتفرجين فناً سائداً في المدينة الأورو-شرقية التاريخية.

و با استفاده از " ام آر آی " نوع " اف" یا کاربردی ، می توانیم نه تنها جریان خون اکسیژن دار را اندازه گیری کنیم، بلکه هورمونها و فرستنده های عصبی و حتی شاید بتوانیم فعالیت مستقیم عصبی را اندازه گیری کنیم. که این البته یک رویا بمی باشد.
وباستعمال تقنية "FMRI" الرنين المغناطيسي الوظيفي, ممكن ان نستطيع قياس ليس فقط تدفق الدم المؤكسد, ولكن قياس الهرمونات والنواقل العصبية التي سبق تحدث عنها بالبداية وايضاً ربما النشاط العصبي المباشر. والذي هو يمثّل الحلم.