(از نظر مادی یا هزینه) سرپرستی کردن 1 oor Engels

(از نظر مادی یا هزینه) سرپرستی کردن 1

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

carry

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
۱–۱۰، مقدّسینی که از نظام متحّد سرپیچی کنند نفرین خواهند شد؛ ۱۱–۱۶، سَروَر به رَوش خودش مقدّسینش را تأمین می کند؛ ۱۷–۱۸، قانون مُژده مراقبت کردن از بینوایان را اداره می کند؛ ۱۹–۴۶، سرپرستی ها و برکات چندین برادر معّین می شوند؛ ۴۷–۵۳، نظام متحّد در کرتلند و در صهیون بایستی جداگانه عمل کنند؛ ۵۴–۶۶، خزانۀ مقدّسِ سَروَر برای چاپ نوشته های مقدّس برپا می شود؛ ۶۷–۷۷، خزانۀ عمومی نظام متحّد بایستی بر اساس موافقت همگانی عمل کند؛ ۷۸–۸۶، کسانی که در نظام متحّد هستند بایستی همۀ بدهی های خود را پرداخت کنند، و سَروَر آنها را از بند مالی رهایی خواهد داد.
Exemption from the requirement to provide comparative disclosures for IFRSLDS LDS
1 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.