(قدیمی) اطمینان دادن oor Engels

(قدیمی) اطمینان دادن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

certify

werkwoord

Soortgelyke frases

عمل اطمینان دادن
assurance

دوباره اطمینان دادن
reassure

اطمینان دادن به
foreground · highlight · play up · spotlight

اطمینان دادن
assure · promise · warrant

voorbeelde

من حرف زدن و اطمینان دادن رو امتحان کردم...
I've tried talking, reassuring.

ديده بان هامون اطمينان دادن که " راب استارک " در شما " اشمارک " توقف ميکنه.
The scouts assure us Robb Stark remains north of Ashemark. Ha!

راحل برای اطمینان دادن به کوتاپن ادامه داد: او مو، پا، دندان، دارد، میدانی خیلی معمولی.....
She has hair, legs, teeth'you know'the usual, only she's a little tall.

سپهبد به من اطمينان دادن که همه چي تحت کنترله
Reichsmarschall Göring assures me that everything is completely under control.

برادرت داره مياد خونه بهمون اطمينان دادن که يه مرد متفاوته
Your brother's coming home, a changed man, we are assured.

.دوستان ما تو کاخ بهم اطمينان دادن شايعات درستن
Our friend in court assures me the rumours are true.

اونا به ما اطمينان دادن که اينجا نفت وجود داره.
They'll verify whether there's oil.

بهم اطمينان دادن که انتقال پول انجام شده.
He assures me the transfer has been made.

سپهبد به من اطمينان دادن که همه چي تحت کنترله
reichsmarshall goring assures me that everything is completely under control

برای اطمینان دادن به او دستم را روی دستش گذاشتم
I put a supportive hand on his arm.

نخست وزير درخواست اطمينان دادن به شما رو کرده ، اين چيزيه که پيشنهاد ميديم انجام بديم
The prime minister has asked to assure you, this is what we propose to do.

تلاش برای اطمینان دادن به او به سختی لبخند زدم.
I smiled weakly, trying to reassure him.

آخرين باري که ديده بان ها بهمون در مورد " استارک " اطمينان دادن... تو تله افتاديم...
The last time the scouts assured us of Stark's movement, he lured us into a trap.

برای اطمینان دادن به سرمایه گذاران آنها اقدام به خرید داراییهایی کردند تا سرمایه گذاران را تشویق به امری مشابه کنند.
To reassure investors, central banks began buying assets to try and encourage investors to do the same.

با صداقت شروع کرد به اطمینان دادن که حواسش متوجه این داستان بوده بدون آن که لحظهای تصور کرده باشد با این جور چیزها مواجه خواهد شد.
began earnestly to assure him that her attention had been fixed without the smallest apprehension of really meeting with what he related.

در PISA، ما میخواستیم ارزیابی کنیم که آنها واقعاً چگونه در زمینه اطمینان دادن به افراد با پیشینههای اجتماعی متفاوت در مورد اینکه آنها شانسهای برابری دارند، برابری را ایجاد میکنند.
With PISA, we wanted to measure how they actually deliver equity, in terms of ensuring that people from different social backgrounds have equal chances.

خانم نوریس شروع کرد به اطمینان دادن که خیالش راحت بـاشد و روی سخاوتمندی و دست و دل بازی آنها حساب کند، اما سر تاماس حـرفش را قطع کرد و محکم گفت:
Mrs. Norris was beginning an eager assurance of the affability he might depend on, when she was stopped by Sir Thomas's saying with authority,

خانم نوریس شروع کرد به اطمینان دادن که خیالش راحت بـاشد و روی سخاوتمندی و دست و دل بازی آنها حساب کند، اما سر تا ماس حـرفش را قطع کرد و محکم گفت:
Mrs.Norris was beginning an eager assurance of the affability he might depend on, when she was stopped by Sir Thomas's saying with authority

به هر حال در هر دو مدل چه اول از دست دادن اطمینان یا حقالضرب بانک مرکزی، فاز دیگر وجود دارد.
In both of these models, however, whether loss of confidence comes first, or central bank seigniorage, the other phase is ignited.

نه جواب دادن محض اطمینان که توسط اشفنی ها شنود نشه
Do not respond in case any of them have been compromised by the Espheni.

بنابراین دادن این اطمینان از طرف مادرش، برای وی بینهایت با ارزش و تشویقکننده آمده بود،
and this assurance was doubly precious, doubly encouraging

نشان دادن عدم اطمینان از چیزی
signaling uncertainly

اطمینان دارم که انجام دادن چنین وظیفهای مرا خوشحال خواهد ساخت.
surely I shall find some happiness in discharging that office.

این مواد بهطور طبیعی ضد میکروب و دارای خواص عایقی بسیار عالی، حصول اطمینان از دست دادن حرارت حداقل و یک سطح گرم برای راه رفتن است.
It is naturally anti-microbial and has excellent insulation properties, ensuring minimal heat loss and comfortable warm walking surface.

طلاق، بارداری ناخواسته، بیماریهای مقاربتی، از دست دادن اطمینان و احترام دیگران—اینها همگی میتوانند عواقب اندوهبار گناه باشند، و یَهُوَه ما را در مقابل آنها حفاظت نخواهد کرد.
Divorce, unwanted pregnancy, sexually transmitted disease, loss of trust or respect—all of these may be the sad consequences of sin, and Jehovah will not shield us from them.