داستان گفتن
rede
(مرتبا) گفتن oor Engels
(مرتبا) گفتن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
iterate
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
فقط به ما گفتن مامانش مجرده بچه رو ول کردن
Bezirk- the Court (First Chamber) composed of P. Jann, President of the Chamber, K. Lenaerts, K. Schiemann, E. Juhász (Rapporteur) and M. Ilešič, Judges; L.A. Geelhoed, Advocate General; R. Grass, Registrar, gave a judgment on # September #, the operative part of which is as followsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
گفتن نداره که یکی از بزرگترین حامیامون بود
PROVINCIAL BREAKDOWN Projects Budgets (000’s) Contribution (000’s) % Hours %OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
از اونجا که ديگه کسي حرفي براي گفتن نداره پيشنهاد ميدم راي گيري برگزار بشه
Because some ties are simplyOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
گفتن هر چه زودتر بري پيششون
He can' t handle it.He' s gonna lose herOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آره ، چيزاي زيدي براي گفتن هست
The most fascinating complicationTEP TEP
يه زماني بود که داشتم به گفتن کلمه ي خداحافظي فکر ميکردم
I' m afraid, ward, the time has come for us to part companyOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بدون گفتن کلمه ای خواهیم رفت این وظیفۀ یک بانوی پزشک است
At week # the proportion of subjects with HIV RNA < # copies/ml were # %, # % and # % for the ZDV/#TC/ABC, ZDV/#TC/EFV and ZDV/#TC/ABC/EFV arms, respectivelyTEP TEP
من خیلی از آدما رو میشناسم که بهت گفتن که آدم خوبی نیستی.
We' il be hereOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
شانه بالا انداخت و گفت: گفتن این حرف آزاردهنده است،
We' ve managed to keep it quietMIZAN MIZAN
اخطارها برای گفتن
Remember meKDE40.1 KDE40.1
خب " مایک " ، اگه اون چیزی واسه گفتن نداره... این ماجرا همینجا ختم به خیر میشه.
Just someone I had a fling with before I met JoleyOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
رئيس جمهور گفتن که اين پستُ مي خواستي.
Anything to get off your chest?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
فیلیپ بعضی وقتها میخواست کتاب بخواند و به وی میگفت سخن گفتن را تمام کند
• Findings, Conclusions and Lessons LearnedMIZAN MIZAN
خودشون بهت گفتن ؟
That' s what it feels like, tooOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ولی آماده بود سر کسی را که به خود اجازهٔ بد گفتن دربارهٔ دوست پیرش بدهد بشکند.
Hold on, hold on, i got somethingMIZAN MIZAN
گفتن كه منو وارد خودشون ميكنن بهم تعليم ميدن
I thought you were going to tell me that you' re moving your family to Vegas...... and that you' d been offered the Vice Presidency of the Houstan hotels thereTEP TEP
بهش گفتن که برگرد داخل.
That' s betterOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
خانم راتلج گفتن اگر امكان داره قبل از رفتن يک سري به ايشون بزنيد
I have some paper towels.- BeatnikTEP TEP
اونا گفتن تو سقوط کردي تو دريا
The numbers and/or symbols identifying the engine type and vehicle type must be indicatedTEP TEP
در پی یافتن چیزی برای گفتن رنگ بریده و حیران بود.
The measures laid down in this Regulation shall not apply to the existing civil aviation infrastructure in the territory of LiechtensteinMIZAN MIZAN
برده گیرای شما بهتون گفتن اونا چطور از مزرعتون فرار کردن ؟
Why aren’ t you answering me?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اما نميتوانم از گفتن اين موضوع خودداري كنم كه
This treaty is fragileTEP TEP
ولي به ما گفتن که نتونستن شما رو پيدا کنن
I trust that the government will reintroduce the amendments it had agreed to accept for Bill COpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ـ بهش گفتن
In a world of subsidies, we would inevitably be the losers.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نه، اگه این قدر جدی بود موضوع رو به یکی می گفتن.
Or it would be simpler to say, illMIZAN MIZAN
6415 sinne gevind in 14 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.