از دیرگاه oor Engels
از دیرگاه
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
long-standing
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
آن شب عالی جناب اسقف دینی پس از گردش در شهر، تا دیرگاه در اتاقش تنها مانده بود.
We totally ruledMIZAN MIZAN
هنگامی که شب دیرگاه در شلات جنوب وال سرزای گرفتاری را پس از زحمت بسیار و خستگی آور به کناره میآورند دست
You realize that I cannot tell you when that might be, it could take a whileMIZAN MIZAN
وی روزنامه را تا ساعت ده صبح پیش خود نگه میداشت و پس از آن باغبان آن را برای آقای الیس در محله لایمز میبرد که وی نیز آن را تا ساعت هفت نگه میداشت، و سپس به میس بروک در مانورهاوسمیدادند که چون وی آن را دیرگاه دریافت میداشت از امتیاز همیشه نگه داشتن آن برخوردار بود.
I will have to confiscate your side armMIZAN MIZAN
کار سخت و توانفرسای خانه و مزرعه که از صبح زود شروع میشد و شب دیرگاه پایان مییافت هر گونه شوق و ذوق و کنجکاوی چیز یاد گرفتن را که زمانی در وی به حد زیاد وجود داشت از بین برده بود به طوری که دیگر هیچگونه عشق و علاقهای به کتاب و مطالعه نداشت.
To me, he looks like a very lonely munchkinMIZAN MIZAN
4 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.