راهرو (ورودی)
lobby
راهرو oor Engels
راهرو
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
aisle
en
corridor in a supermarket
میکروفونها در انتهای هر کدوم از راهروها هستن.
Microphones are at either end of the aisles.
corridor
en
narrow hall or passage
در ۲۰ متری راهرو، سه راه دیگری بود.
Twenty yards farther up, the corridor branched into another T junction.
hall
نمي خوايم عزيزکمون بيرون تو راهرو منتظر وايسه.
We don't want our baby standing out in the hall.
En 22 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
passage · door · vestibule · lobby · doorway · passageway · entry · hallway · gallery · foyer · gangway · alleyway · alley · concourse · antechamber · entryway · anteroom · threshold · thoroughfare · communication · entrance hall · room access
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
راهرو مثل تونل معادن زغال سنگ تاریک بود.
Maybe you can get a shot of the protestersMIZAN MIZAN
داخل راهرو شدم؛
he Committee of the Regions and grassroots players, in view of both the desirability of mapping the profile of persons liable to be affected by functional illiteracy and the need to avoid possible stereotypes in this regard, would highlight the following pointsMIZAN MIZAN
در راهرو قدم میزدند و بالا و پایین میرفتند.
Look, there it is!MIZAN MIZAN
یک زمانی گونه ی من یک راهرو داشت
When he started a new experiment, he insisted I stay in what he called a protected roomOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در انتهای راهرو رون را دید که نیشش تا بناگوشش باز بود و به سرعت به سمت او میآمد.
Am I the only one who' s not culturally deprived?MIZAN MIZAN
صدای سطلی که بزمین بیفتد در راهرو پیچید.
On the publisher side, the market investigation points to DoubleClick leading with around [#-#] % market share in the EEA, followed by #/# Real Media/OpenAdStream (recently acquired by the advertising agency WPP) with less than [#-#] % and AdTech/AOL (less than [#-#] %MIZAN MIZAN
هری در وسط راهرو ایستاد و گفت:
You know.I' d like to killMIZAN MIZAN
مودب بودن واقعی یعنی کارهای کوچکی انجام دهیم، مانند لبخند زدن و سلام دادن در راهرو، کاملا گوش دادن وقتی کسی با شما حرف میزند.
No, she' s a gamer.She' il give it to her bosses, move up the DEA' s covert ranksted2019 ted2019
يه زن عجيب اومد توي راهرو و بهم گفت
Everybody stop!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بعد آقای بلادرز و دف به همراه ژاندارم، برای تل، جیل خلاصه تمام اهل منزل وارد اطاق کوچک شده و سپس به انتهای راهرو رفته
Whereas the provisions of this Directive are in accordance with the opinion of the Committee for Adaptation to Technical Progress established by Directive #/EECMIZAN MIZAN
پس ما بايد به سمت راهرو بريم ؟
You' re very ill- tempered this eveningOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
او با وجودی اکنده از خشمی فراگیر و نیروبخش جویندهی الماس را با ضربات اتو بیهوش کرد وا را به طرف راهرو و از ان جا به وسط خیابان کشاند
Look, it ' s not like thatMIZAN MIZAN
اين عرشه. اون راهرو
The simplified procedure will only be applied in cases where the Commission is satisfied, after the pre-notification phase (see points # to #), that all the substantive and procedural requirements laid down in the applicable sections of the respective instruments are fulfilledTEP TEP
راهرو 6 اونجاست
What are we gonna do?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
يه دکتر اينو فقط بايد در راهرو سرد بيمارستان بگه
Darian drew a holiday pictureTEP TEP
این است که حالا که پدر صبح زود با سرو صدا از راهرو گذشته آنها را بیدار کرده بود که به فانوس دریایی بروند،
I do not know what else went on behind closed doorsMIZAN MIZAN
صدای پوتینهای زمخت ژاندارمها که در راهرو رفت و آمد میکردند، و صدای دیگری از دور شبیه به صدای باز و بسته شدن قفلهای بزرگ به گوش میرسید.
The average volume in a healthy adult is #. # to five litersMIZAN MIZAN
میتونیم توی راهرو حرف بزنیم.
The skin tore to the left when Wade stuck his blade in to make his signatureOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
به محض ورود فیلیپ متوجه بوی تندی شد که از توی راهرو هم به مشامش رسیده بود.
There is no danger to the summitMIZAN MIZAN
و در بحبوحه میتینگ خود را از دست دوستانش رها کرد و خود را به راهرو رساند و شروع به سخنرانی کرد!
Tidal waves will sweep in from the coastsMIZAN MIZAN
یک راهرو آپارتمان را بدو قسمت تقسیم میکرد.
Volcanic activity has turned the lake to acidMIZAN MIZAN
اما در راهرو بالا تابلوی قشنکتر و بزرگتری از ایشان هست.
be not less than # years of age; andMIZAN MIZAN
كسي از اين افراد وقتي شما توي راهرو واگن 843 بودين ، وارد يا خارج نشد ؟
I have always believed that if the EU requires that of farmers, it must pay compensation.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
با متانت و احتیاط. در حین عبور از هر اتاق یا هر راهرو. نگاهی به چپ و راست میکردم.
Because the distance between them always remained the sameMIZAN MIZAN
سوفي گفت که شبا تو راهرو ها راه ميره
If I defend it, then it' s all mineOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
202 sinne gevind in 7 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.