فراوان و ارزان oor Engels

فراوان و ارزان

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

dime

verb noun

voorbeelde

و وقتی پاسخ مرا که گفتم ارزان و فراوان شنید خوشحال شد.
and when I replied, 'cheap and plentiful', he was glad.

اسپرم، ازطرف دیگر بسیار فراوان است و ارزان است، بنابراین منطقیتربرای نرها به نظر میرسد که استراتژی رابطه جنسی بیشتر را داشته باشند هنگامی که بحث پدر شدن برای نسل آينده پیش میاید.
Sperm, on the other hand, is abundant and cheap, so it makes more sense for males to have a more-sex-is-better strategy when it comes to siring members of future generations.

هیچچیز جز جین ارزان و فراوان نبود.
nothing cheap and plentiful except synthetic gin.

آنها از روشی با پایه مایع برای جداسازی استفاده میکنند که با سوزاندن گاز طبیعی ارزان و بسیار فراوان همراه است تا گرمای لازم را فراهم کند.
They use a liquid-based approach for separation combined with burning super-abundant, cheap natural gas to supply the heat required.

پرسشنامهها نسبت به سایر انواع روشهای آمارگیری مزایایی دارند از جمله اینکه ارزان هستند، مانند آمارگیری تلفنی و زبانی، نیاز به تلاش فراوان سؤالکننده ندارند، و اغلب دارای پاسخهای استانداردی میباشند که امکان جمعآوری داده را سادهتر میکند.
Questionnaires have advantages over some other types of surveys in that they are cheap, do not require as much effort from the questioner as verbal or telephone surveys, and often have standardized answers that make it simple to compile data.

محبوبیت رو به رشد آن به استفاده آن از ماده فراوان به راحتی قابل دسترس اغلب در محل احداث (خاک) با یک روش ساختمانسازی بالقوه ارزان که انعطافپذیر بوده و یادگیری و اعمال آن آسان میباشد، وابستهاست.
Its growing popularity relates to its use of an abundant and readily available often site-available material (earth) in a potentially inexpensive building technique that is flexible, and easy to learn and use.