فراوانی طبیعی
natural abundance
فراوانی oor Engels
فراوانی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
abundance
او بما دلایل فراوانی برای شادی داده است.
He has given us an abundance of reasons to rejoice.
plenty
به هر حال با پول و طلای فراوانی که زیدبه همراه آورده بود
By Zeid's plenty of gold the economic situation improved.
affluence
عدم وابستگی مالی و فراوانی نعمتی که حالا مال من بود میتوانست مال آنها هم باشد.
the independence, the affluence which was mine, might be theirs too.
En 57 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
plenitude · plenteousness · plentifulness · plentitude · lot · deal · frequency · richness · wealth · sight · mass · cornucopia · pile · multiplicity · superfluity · profusion · store · feast · heap · excess · flock · overflow · mountain · abondance · amphleness · ampleness · copiousness · ebullience · feracity · foison · lashongs · luxuriance · mickle · muchness · muckle · profuseness · redundance · rifeness · predominance · effusiveness · hatful · amplitude · passel · spate · slew · wad · raft · mint · peck · batch · stack · pot · mess · good deal · great deal · quite a little · tidy sum
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
این امر آسایش خیال فراوانی برای صاحبان خانههای این منطقه محسوب میشود.
the justice department apology, vip treatment, the whole nine yardsMIZAN MIZAN
به طور آشکار، برای آفرینش خورشید که فقط یکی از میلیاردها ستاره در عالم است نیرو و انرژی فراوانی لازم است.
Their defense scored most of their points!jw2019 jw2019
و هرگاه که به میل درد میاندیشید نفرتی خشمآلود در او به وجود میآمد، زیرا به حقارتهای فراوانی تن در داده بود.
I mean, I was an intern foreverMIZAN MIZAN
۲ سلیمان تا زمانی که به یَهُوَه وفادار بود، برکات فراوانی دریافت کرد.
And you can bring me back... just like Benny the dog?jw2019 jw2019
برای پندهای مهربانانهٔ این برادران و نمونهٔ خوبشان در وفاداری به یَهُوَه و سازمانش ارزش فراوانی قائلم.
In Regulation (EEC) No #, the following Article #a is inserted after Articlejw2019 jw2019
در پاسخ به ادراک جاندار نسبت به کمبود یا فراوانی منابع، رشد، تولید مثل یا روحیه او میتواند ارتقا یا تنزل بیابد.
Where' s the father of my child?WikiMatrix WikiMatrix
پدران او منصب دبیری داشتند و دارای ثروت فراوانی بودند.
Put your weapon down!Put it down!WikiMatrix WikiMatrix
البته در مورد سلامتی و تندرستی، نظرات و عقاید فراوانی وجود دارد.
itself take the necessary remedial measuresjw2019 jw2019
مخصوصاً جو که با محبت فراوانی عاشق وی بوده و دستوراتش را چون خیلی ملایم داده میشدند همیشه اطاعت میکرد.
Delivering a package as a favor to our Israeli friendsMIZAN MIZAN
من از برکات فراوانی که در دسترس ما هستند گواهی میدهم وقتیکه آمادگی خود را برای شرکت روحی در آئین شام افزایش می دهیم.
Having regard to Council Regulation (EC) No #/# of # December # on common rules for imports and repealing Regulation (EC) No #/#, and in particular Article # thereofLDS LDS
در واقع کوزهگر میتواند از گِلی بیارزش که به فراوانی در دسترس است، شاهکاری گرانبها و زیبا بیافریند.
It' s an alternate versionjw2019 jw2019
گرد و خاک فراوانی به راه میانداختند،
Why did you give him my Walkman?MIZAN MIZAN
در سرزمینهایی که در کتاب مقدّس آمده است، قیر مایع به فراوانی یافت میشد
You ex military?jw2019 jw2019
از طرف دیگر، هنوز qهای فراوانی وجود دارند (شامل تمام اعداد طبیعی بزرگتر از ۱) که به جز ۱٫۰۰۰...، تنها یک بسط در مبنای q برای یک دارند.
Hey, what' s it aII about?WikiMatrix WikiMatrix
با انجام این کار، از آسیبهای جسمانی، اخلاقی و عاطفی فراوانی که به افراد تحت سلطهٔ شیطان وارد میآید در امان خواهیم ماند. — یعقوب ۴:۷.
Why are you saying so?jw2019 jw2019
اما هر کجای زمین که زندگی کنیم، همکاری در انجام خواست یَهُوَه رضایت و شادی فراوانی برایمان به همراه خواهد آورد.
Your mother adopted you when you were #!jw2019 jw2019
یَهُوَه برای آنها تدارکات فراوانی فراهم کرده است.
I also have a few general comments on this very important issue.jw2019 jw2019
تعلیم دادن حقیقت به دیگران شادی فراوانی نصیبمان میکند (بند ۱۲ ملاحظه شود)
We' ve made it this far by staying under the radar, blendin ' injw2019 jw2019
۵ اَخاب، پادشاه شریر فرصتهای فراوانی داشت که قدرت دست یَهُوَه خدا را ببیند.
A little guilt goes a long wayjw2019 jw2019
برخی دیگر در کشور ماندند و زجر و آزار فراوانی را متحمّل شدند.
Please take a seatjw2019 jw2019
این اصطلاح، از اصطلاح عامیانه big wheel به معنی کلهگنده گرفته شده و این اصطلاح به فردی اطلاق میشود که دارای قدرت و نفوذ فراوانی است.
Good, good, goodWikiMatrix WikiMatrix
با بیرون آمدن از ظلمت و قدم نهادن در نور فوقالعادهٔ خدا، میخواهند تا آنجا که میتوانند بر آموختههای خود بیفزایند و به همین دلیل بسیاری از آنها اشتیاق فراوانی به جلسات مسیحی نشان میدهند.
Which is actually fair enough, if you think about itjw2019 jw2019
لکن دختر جوانی که صورت زیبای او صراحت و صداقت فراوانی را منعکس میساخت چنین گفت:
It shall apply as from # January # with the following exceptionsMIZAN MIZAN
آن عبارت بود از پنجاه کشتی جنگی وعده فراوانی کشتی باری
in a food which is to be used solely in the preparation of a compound food and provided that the compound food complies with this RegulationMIZAN MIZAN
اما موضوع در باره ی همکاری و فراوانی و بهينه سازى است.
Both the funeral home and the taxidermy business own Chevrolet Express cargo vansted2019 ted2019
202 sinne gevind in 5 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.