فراوان شدن oor Engels

فراوان شدن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

indulge

werkwoord

luxuriate

werkwoord

voorbeelde

چون واضحاً، حیوانی که بسیار فراوان است، قبل از منقرض شدن نادر میشود. حیوانی که بسیار فراوان است، قبل از منقرض شدن نادر میشود. حیوانی که بسیار فراوان است، قبل از منقرض شدن نادر میشود.
Because, obviously, an animal that is very abundant, before it gets extinct, it becomes rare.

به دلیل سرازیر شدن نفت فراوان به دلتای نیجریه، کسب و کارش کاملاً از میان رفت.
His trade has been devastated by a massive oil spill in the Niger Delta.

اما او نگذاشت ترس و اضطراب فراوان، او را از متوسل شدن به یَهُوَه برای دریافت استمداد و کمک بازدارد.
But he did not allow his fear and deep anxiety to stop him from looking to Jehovah for help.

امروزه دانشمندان معتقدند که به درک و بینشی فراوان در رابطه با عامل پیر شدن سلولها دست یافتهاند.
Scientists believe that they now have insight into what causes the aging of cells.

این مزیت شامل کاهش میزان واپاشی هستهای، کم شدن ضایعات هستهای، منابع سوختی فراوان و افزایش ایمنی است.
These include reduced radioactivity in operation and little nuclear waste, ample fuel supplies, and increased safety.

(یعقوب ۱:۲-۴؛ غلاطیان ۵:۲۲، ۲۳) چگونه میتوان گفت که روبرو شدن با آزمایشها و سختیهای فراوان «کمال خوشی» است؟
(James 1:2-4; Galatians 5:22, 23) How may it be said that it is “all joy” to meet up with many trials?

و از طرفی کشت و زرع در آن بسیار گران تمام میشود زیرا زمینهای آن شنی و پر از قلوهسنگ است و برای حاصلخیز شدن احتیاج به کود فراوان دارد.
and, on the other hand, farming is costly because so much manure is needed to enrich this friable soil full of sand and flints.

آگاه شدن از همهٔ این نکات بیک بار لذت فراوان دارد.
Well, that's a comfort, at all events.

۱۳ آری، حتّی فراوان تر، فراوانی ای که بر آنان از طریق پدیدار شدن های روح چند برابر می شود.
13 Yea, even more abundantly, which abundance is multiplied unto them through the amanifestations of the Spirit.

آگلائه با زحمت فراوان میکوشید از خندیدن جلوگیری کند چنین گفت: از آشنا شدن با شما بسی خرسندم. من با رب آردالیوونا ونینا آلکزاندرونا را میشناسم.
Delighted, I'm sure, said Aglaya; I am acquainted with Varvara Ardalionovna and Nina Alexandrovna. She was trying hard to restrain herself from laughing.

کونستانزا و کیلبرن (۲۰۰۵) در مقاله ای با عنوان «امنیت نمادین، ترس اخلاقی و احساسات عمومی: به سوی جامعهشناسی مبارزه با تروریسم»، استدلال میکنند که مسائل نمادگرایی برای وارد شدن به درک جنگ علیه تروریسم فراوان است.
Costanza and Kilburn (2005), in an article entitled Symbolic Security, Moral Panic and Public Sentiment: Toward a sociology of Counterterrorism argued that the issue of symbolism is of much importance to understanding the war on terror.

تمام شدن شراب میتوانست مایهٔ خجالت و شرمساری فراوان عروس و داماد شود، طوری که نه فقط آن شب را بر آنان تلخ کند، بلکه برای سالها خاطرهای ناخوشایند در ذهنشان باقی گذارد.
Running out of wine at the wedding feast would have caused the bride and groom considerable shame and embarrassment, casting a pall over their wedding day and their memories of it in the years that followed.

پس از بحث و متقاعد سازی فراوان،او به پسرش واشنگتن که داشت مهندس میشد قبولاند که امکان ساخته شدن پل وجود دارد
After much discussion and persuasion he managed to convince his son Washington, an up and coming engineer, that the bridge in fact could be built.

برای این کار باید کوشش فراوان بکنیم ولی نتیجهای که به دست میآید یعنی ‹کامل شدن و به جهت هر عمل نیکو آراسته شدن› ارزش آن را دارد. — امثال ۲:۳-۶.
This takes effort, but the result —being “fully competent, completely equipped for every good work”— is well worth it. —Proverbs 2:3-6.

بعد با همان شدن و حدت، خودش را به داخل حیاط محل ستاد فرماندهی نوهاش انداخت که موجب خشم فراوان وی شد.
brandishing with rage a pitch covered whip

رسیدن به سطح بـهتر شـدن و پس از آن رسیدن به سطح احاطه و تسلط، در هر زمـینهای، فـرایـندی طـولانی و مسـتلزم تلاش فراوان است تا با پیشرفتهای تدریجی بیشتری روبهرو گردید.
The achievement of excellence, and then mastery, in any field is a long, laborious process of tiny, incremental advances, each one of which may be small, but when they are added together they can eventually lead to extraordinary performance in your job.

اسپرم، ازطرف دیگر بسیار فراوان است و ارزان است، بنابراین منطقیتربرای نرها به نظر میرسد که استراتژی رابطه جنسی بیشتر را داشته باشند هنگامی که بحث پدر شدن برای نسل آينده پیش میاید.
Sperm, on the other hand, is abundant and cheap, so it makes more sense for males to have a more-sex-is-better strategy when it comes to siring members of future generations.

خُب من حدس میزنم که بگویید با اجراوکیفیت این داروها ناخشنودید. و درنتیجه من حدس میزنم که بگویید با اجراوکیفیت این داروها ناخشنودید. من به مدرسه برای ادامه تحصیل در شیمی برگشتم با این ایده که شاید بوسیله کشف تبادل شیمیائی و رویکرد به زمینهای منابع باز و فراوان برای این دنیای جدید و شجاعانه داشته باشیم ونزدیک شدن به مفهوم این شجاعت دنیای جدید منبع آزاد-منبع پرجمعیت ونزدیک شدن به مفهوم این شجاعت دنیای جدید منبع آزاد-منبع پرجمعیت ونزدیک شدن به مفهوم این شجاعت دنیای جدید منبع آزاد-منبع پرجمعیت با شبکه همکاری که ما ازطریق آکادمیک به آن دسترسی داریم که ما ممکنه سریعتر درمانهای هدفمند و قدرتمند را به بیمارانمان به ارمغان بیاوریم. که ما ممکنه سریعتر درمانهای هدفمند و قدرتمند را به بیمارانمان به ارمغان بیاوریم. که ما ممکنه سریعتر درمانهای هدفمند و قدرتمند را به بیمارانمان به ارمغان بیاوریم.
And so, I guess you'd say, dissatisfied with the performance and quality of these medicines, I went back to school, in chemistry, with the idea that perhaps by learning the trade of discovery chemistry and approaching it in the context of this brave new world of the open source, the crowd source, the collaborative network that we have access to within academia, that we might more quickly bring powerful and targeted therapies to our patients.