گنجه
Ganja · ambry · armoire · buffet · closet · cuddy · cupboard · larder · pantry · sideboard
گنجه (spense هم می نویسند) oor Engels
گنجه (spense هم می نویسند)
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
spence
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
این یه نقشه گنجـه
And he' s your manager?- YeahOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
لولوخوخرهی درون گنجه
I went straight to David' s roomMIZAN MIZAN
ما هم در میدان عمومی و هم در گنجۀ خصوصی به خدا وفادار خواهیم بود.
I didn' t say you could scream itLDS LDS
فاجین بسته را برداشت، توی گنجه گذاشت،
Hey, look, I found the artifactMIZAN MIZAN
اسکار لت از بستر برخاست و به سوی گنجه رفت و لباس تازهاش را بیرون آورد.
He owes us money, lost money on the casinoMIZAN MIZAN
معلوم بود رفیق پیلای در گنجه پرده دارش هواپیماهای شکسته بالسا را نگه نداشته است.
Otto, in the first place, we' r e actorsMIZAN MIZAN
شايد او به 5 تا گنجه احتياج نداشته
This study serves to identify substrates of central sensitization.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
مواظب باشید که بشکه ساز تیرهای یدکی را هدر ندهد راستی، جوالدوزها در گنجه سبزند،
It' s Central European.Sort ofMIZAN MIZAN
پروفسور لو پین که چوبدستیش را به سوی دستگیرهی گنجه نشانه گرفته بود گفت:
Now everything will be easierMIZAN MIZAN
قطعا چنيني چيزي در شخصيتش مي گُنجه
The source of Jambwal' s money.... when it should be seen and when it should remain hidden, everythingOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
موژیک دیگر که گنجه کتابخانه شاهزاده آندره را حمل میکرد گفت:
Betty, I got a news flash for youMIZAN MIZAN
به قول جورجو نام نیک یه گنجه پادرونا.
Asked you what?MIZAN MIZAN
خانم ضمن ادای این کلمات با دست گنجه خود را نشان داد
What' s going on here?MIZAN MIZAN
باید گفت که هرگز کلید از روی این گنجه برداشته نمیشد.
They told her about meMIZAN MIZAN
يه يادداشتي گذاشته روي گنجه
The SB okayed thisTEP TEP
خاله جون پولی دوید سر گنجه
AbsolutelyMIZAN MIZAN
سپس در یک گنجه که پول سیاه و فلفل و پیاز و موسیر در آن میگذاشت جستجو کرد،
Prepare to enter the time machineMIZAN MIZAN
آره اندازه ي يك گنجه بود.
Is that a Le Baron?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
يه نقشه گنجه
The Council has exhausted all the possibilities to obtain in time the opinion of the European ParliamentTEP TEP
این را داشته باش، و فوری برو سر گنجه چیز بهتری بیاور.
Acts adopted under the EC Treaty/Euratom Treaty whose publication is not obligatoryMIZAN MIZAN
زیر تمامش ون گنجه؟
They told her about meMIZAN MIZAN
در یک گنجه مقفل، یک شیئی اسرارآمیز داشت که به آن بسیار علاقمند بود.
Do you know how to bargain?MIZAN MIZAN
هیرتن، یک بار هم در اتاق تو به گنجه کتابهایی که مخفی کرده بودی سرکشی کردم.
I am not catching a fuckin ' case for youMIZAN MIZAN
اتاق نشيمن بودم ، داشتم گنجه ها رو مرتب ميکردم.
I need an ammo countOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
يا شايدم گنجه ؟
We have a lot of tourist spotsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
345 sinne gevind in 5 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.