کار تفریحی oor Frans
کار تفریحی
Vertalings in die woordeboek Persies - Frans
cheval à bascule
hobby
passe-temps
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اگه همش کار باشه و تفريحي نباشه بن و جري تبديل به آدم آهني ميشن
Quand le yacht de I' Emir a coulé... ils nous ont écrit une lettre d' adieuOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نطقه عطف بزرگ دیگر وقتی بود که یک کار تابستانی در باغ های بوش در یک پارک تفریحی پیدا کردم.
Il s' approche d' elleted2019 ted2019
کار بسیار عالی دارد انجام می شود که من هم دخیلم در کینگزتون جامائیکا و در همینجا یعنی ریو، که برپایی تحصیل٬ شغل٬ مکان های تفریحی برای گروه های پر ریسک است٬ و در نتیجه٬ ما شاهدیم که خشونت در جامعه ما پایین آمده است.
Si je ne trouve personne de cool, je m' assieds à côté de toited2019 ted2019
3 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.