faster oor Persies

faster

naamwoord, adjektief, bywoord

comparative form of fast: more fast

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

روزه دار

روزه گیر

Soortgelyke frases

faster-than-light
سرعتهای بیشتر از c

voorbeelde

You want to give Barry a drug to make him run faster?
ميخواي يه دارو به بري بدي که بتونه سريعتر بدوه ؟

Its AI can learn much faster than any organic intelligence.
هوش مصنوعیش خیلی سریعتر از هوش طبیعی یاد میگیره.

Faster than it's ever gone before!
سریع تر از چیزی که قبلاً می رفته

The faster your precious promotion, your hollow pay-raise comes.
هرچقدر زودتر به ترفيع عزيزت برسي حقوقت افزايش پوچ بيشتري ميکنه

Then he was up again, running faster than ever, then the dogs were gaining on him again.
منتها دوباره بلند شد و تند تر از قبل پا به فرار گذاشت.

My breath came faster as I remembered that feeling of panic.
زمانی که احساس وحشت را به یاد میآوردم نفسهای تند تر بیرون میآمد.

According to Kurzweil, since the beginning of evolution, more complex life forms have been evolving exponentially faster, with shorter and shorter intervals between the emergence of radically new life forms, such as human beings, who have the capacity to engineer (i.e. intentionally design with efficiency) a new trait which replaces relatively blind evolutionary mechanisms of selection for efficiency.
با توجه به کرزویل، از ابتدای تکامل، اشکال زندگی پیچیدهتر به صورت تصاعدی با فواصل کوتاه و کوتاهتر رشد کردهاند، انسانها، که توانایی مهندسی (یعنی طراحی عمدی با بهرهوری) را دارند جایگزین مکانیسمهای تکاملی انتخاب برای کاراییهای مختلف میشود.

And her heart was beating faster again, her breath coming more quickly.
و قلب او دوباره تند تر میزد، تنفسش سریع تر شده بود.

Today I saw a man who can move faster than the blink of an eye.
امروز مردي رو ديدم که ميتونه سريعتر از پلک زدن حرکت کنه.

If you can reduce traffic even somewhat, then congestion will go down much faster than you might think.
اگر بتوانید ترافیک را کاهش دهید حتی اگر خیلی کم باشد، آنگاه ازدحام سریعتر ازآن چه شما فکر میکنید کم میشود.

So, will starving make him pay any faster?
اگه گرسنه بموني اون پولو ميده ؟

They'll put you into a deep sleep, for ten minutes, that will quiet your brain to allow the process to occur faster.
شما رو مي برن به خواب عميق براي ده دقيقه ، تا بتونيم عملکرد ذهنتون رو آهسته کنيم که اين فرايند سريعتر اتفاق بيفته

Give it to me, or I'll have the Miami field office tear your practice apart faster than you can say " tummy tuck. "
بهم بده وگرنه پلیس " میامی "... سریعتر از اونی که بتونی حرفی بزنی مطبت رو تعطیل میکنه.

At his summons, wheeling with a rending cry, in a last desperate race there flew, faster than the winds, the Nazgyl the Ringwraiths, and with a storm of wings they hurtled southwards to Mount Doom.
با فراخوان او، نزگولها، اشباح حلقه، با فریادی گوش خراش چرخ زدند و در آخرین دور مسابقهی مذبوحانه، تند تر از باد و با توفانی از بال زدنها به جنـوب، بـه سـوی کـوه هلاکت شتافتند.

This means that once a routine has been tested and debugged under the interpreter it can be compiled and thus benefit from faster execution while other routines are being developed.
به این معنا که هنگامی که یک روال تحت یک مفسر مورد تست قرار گرفت و اشکالزدایی شد، میتواند ترجمه شود و بنابراین، در حین اینکه روالهای دیگر در حال تولید شدن هستند، اجرای سریعتری داشته باشد.

Faster if you took your clothes off.
اگه لباساتو در بياري که سريعتر گرم ميشي.

They become overactive as a result, meaning a person with hyperthyroidism experiences a higher metabolism signaled by a faster heartbeat, constant hunger, and rapid weight loss.
در نتیجه آنها بسیار فعال میشوند، یعنی فردی با پرکاری تروئید سوخت و ساز بالایی دارد نشانههای آن ضربان قلب سریع تر، گرسنگی دائمی و از دست دادن سریع وزن است.

They can do it faster at S.T.A.R. Labs.
توی آزمایشگاه استار میتونن سریعتر انجامش بدن

You could cover that much distance by yourselves much faster than by driving.
اين مسير رو خودتون ميتونستيد پياده ، و با سرعتي بيشتر از ون بيايد

I heard the more you get cut, the faster you die.
شنيدم هرچي بيشتر زخمي بشي سريع تر ميميري

Uncheck this option if you do not want to have icons on the desktop. Without icons the desktop will be somewhat faster but you will no longer be able to drag files to the desktop
اگر نمی‌خواهید شمایلهای روی رومیزی را داشته باشید ، این گزینه را علامت نزنید. بدون شمایلها رومیزی تا حدی سریع‌تر می‌باشد ، اما شما خیلی قادر به کشیدن پرونده‌ها به رومیزی نیستید

hurry, hurry faster what the hell is
، عجله کن ، عجله کن سريعتر چي شده

However, when relativistic electrons—that is, electrons moving at a speed close to c—are injected into a dielectric medium such as water, where the local speed of light is significantly less than c, the electrons temporarily travel faster than light in the medium.
هرچند وقتی الکترونهای نسبیتی (یعنی الکترونهایی که با سرعتی نزدیک به نور حرکت میکنند) به درون یک رسانه دیالکتریک (مانند آب) تزریق شوند که در آن سرعت نور بسیار کمتر از c است، الکترونها در آن رسانه موقتاً سریعتر از نور حرکت خواهند کرد.

His body healed at a rate 10 times faster than normal.
بدنش 10 برابر سريعتر از يه انسان معمولي ترميم مي شد

Because signals don't have to move as far, the clock can tick much faster. ..
چون سیگنالها لازم نیست مقدار زیادی جلو بروند، سیگنال ساعت میتواند سریعتر جلو رود.