porta oor Persies

porta

naamwoord

The part of the liver or other organ where its vessels and nerves enter; the hilum.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

باب

naamwoord

روزنه

naamwoord

باب الکبد

ناف جگر

voorbeelde

I'm here for Porta-Boat.
من برای قایق قابل حمل اینجا هستم.

In the custody of travel-weary soldiers, a number of prisoners enter Rome through the Porta Capena gate.
تعدادی از زندانیان تحت بازداشت سربازانِ خسته و فرسوده از سفری طولانی از دروازهٔ پورتا کاپِنا وارد روم شدند.

They set up a porta-toilet right outside of my bedroom window, for crying out loud.
توالت سیارشون رو گذاشتن پشت پنجره اتاق خواب من

Where on earth is this Porta-Boat taking us?
ما که در آن قایق واقعی قابل حمل طول می کشد ؟

Giambattista della Porta, a Neapolitan scholar in the 16th century, examined and studied the natural world and saw how it could be manipulated.
گیامباتیستا دلا پورتا، یک محقق نئوپولیتایی در قرن شانزدهم، دنیای واقعی را مورد تحقیق و آزمایش قرار داد و بررسی کرد که چگونه می توان آن را تحت کنترل در آورد.

Subsequently, about 40 years later, in 1581, Giambattista Delia Porta demonstrated the use of ether on humans although it was not employed for any type of surgical anesthesia.
پس از آن حدود ۴۰ سال بعد در سال ۱۵۸۱ (به انگلیسی: Giambattista Delia Porta) از اتر برای بیهوشی انسان بدون انجام جراحی استفاده کرد.

It's called Porta-Boat.
این یک قایق قابل حمل نامیده می شود.

I saved you a nice spot next to the porta-potties.
يک جاي خوب کنار پورتا پوتي براتون کنار گذاشتم

I think I can sell it if we call it, " Big British Porta-Potty. "
فکر کنم بتونم بفروشمش اگه اسمش رو بذارم " دستشویی بزرگ قابل حمل بریتانیایی "

In Christmas week he attended an afternoon meeting of the literary committee which was held in Dr. Riccardo's lodgings near the Porta alla Croce.
در هفته کریسمس در یک جلسه بعد از ظهر کمیته ادبی که در خانه دکتر ریکاردو، واقع در نزدیکی پرتاآلاکروس، منعقد بود، شرکت جست.

I got the porta-john moved 15 feet away from Mr. Schlottman's window, so.
من یه توالت سیار رو شیش متر از پنجره آقای اسکالتمن جابجا کردم

Porta-Boat is with her.
قایق قابل حمل در دسترس به او.

Let us go back to the Porta alla Croce.
بیایید به پرتاآلاکورس برویم!

You get stuck in a Porta-Potty like this, you go Queen?
وقتی آدم تو یه همچین مستراحی گیر کنه میشه از کوئین گوش داد ؟

Just think of a place, and Porta-Boat will go there on its own.
در مورد آن فکر می کنم جایی ، و قایق قابل حمل وجود دارد به طور خودکار خواهد بود.

Give my Porta-Boat back!
بازگرداندن قایق Portabelku!

What'll take to move the porta-potty?
چقدر خرج داره اگه این قوطی رو از اینجا برداری ؟

Check it out, porta-potties.
اينجا رو نگا کون کله دست شوييه