(روحا) جلوگیری کردن oor Engels

(روحا) جلوگیری کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

inhibit

werkwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

نگهداشتن، جلوگیری کردن
Restrain
(به ویژه رشد یا پیشرفت) جلوگیری کردن
suffocate
(از تحلیل رفتن منابع یا ذخایر مالی و غیره) جلوگیری کردن
stanch · staunch
(مجازی) جلوگیری کردن
stem
(راهسازی) شیب دار کردن جاده در جهت پیچ جاده (برای جلوگیری از پرت شدن خودرو)
bank
(قدیمی) جلوگیری کردن
let · refrain
(از دخول یا عضویت یا مشارکت و غیره) جلوگیری کردن
exclude
(در آبراه ها) سد ساخته شده از تیرهایی که به کف آب فرو کرده اند (برای جلوگیری از ورود قایق ها)
boom
(پزشکی - با بستن یا گچ گرفتن و غیره از حرکت عضو آسیب دیده جلوگیری کردن) ناجنبا کردن
immobilize

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
چه با جلوگیری کردن از ارسال نامههای کاترین،
If you go one with this fuss he' s gonna kiII us aIIMIZAN MIZAN
براي جلوگيري کردن ازش هرکاري ميکنه. حتي اگه بتونه
Aren' t those the words that clever little man wrote, the one who stole his name from our capital, that something or other BerlinOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
یه راهی واسه جلوگیری کردن از جادو کردن هوپ داریم
We' re ready to install the main galleries, but I want you to keep the Anish Kapur crated until our technician arrivesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ولي جلوگيري کردن تو براي فهميدن اين ضربه شديد از پريشاني و زندگي هست
Please, do not throw out the dance contestTEP TEP
روز وقت براي جلوگيري كردن از ساختن اون
Without my rifle, I am nothingTEP TEP
و حتی اقدامی برای جلوگیری کردن از ورود آنان با طاق نمیکرد.
Action plans were developed to address these problems and the follow-up performed by the CPIC auditor.MIZAN MIZAN
ولي جلوگيري کردن تو براي فهميدن اين ضربه شديد از پريشاني و زندگيه
Earl, show the petitioners in, pleaseTEP TEP
و جلوگيري کردن از اينکه اون و چارلز قصر ورون رو بخرن احتمالا يک اثر نامساعد از طرف من روش گذاشته
Unemployment benefits refer to benefits that replace in whole or in part income lost by a worker due to the loss of gainful employment, provide a subsistence (or better) income to persons entering or re-entering the labour market, compensate for the loss of earnings due to partial unemploymentOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
من عمدا میگویم "مسیر"، زیرا هنوز به نظر من به آنجا نرسیدیم، اما جلوگیری کردن از این نتیجه که این جهت گیری آینده است، سخت است،
Don' t you know?I' il tell you about it sometimeted2019 ted2019
۲۱ از این سخن یوحنّا پی میبریم که پیروی از اخلاق مسیحی صرفاً برای رهایی از مشکلات یا جلوگیری کردن از عاقبت اسفبار سرپیچی از احکام خدا نیست.
Oh, I' m so sorry, Nathanjw2019 jw2019
این تغییری است که برای جایگزین کردن تعادل انرژی و جلوگیری کردن از گرم شدن بیشتر، لازم است. این تغییری است که برای جایگزین کردن تعادل انرژی و جلوگیری کردن از گرم شدن بیشتر، لازم است.
Two years after... his parents died and she was adopted by the Strodested2019 ted2019
جلوگیری یا غیرفعال کردن این ویژگی به جلوگیری از اسپمها کمکی نمیکند.
Ronnie found out that we used his nameTo buy supplies on the internetWikiMatrix WikiMatrix
اما موقعی که عملی انجام میگیرد آشکار است که تمام نیروهای دنیا از ابدیّت توطئه میکردهاند که سبب را ساز کنند و این عمل صورت بگیرد، و برای جلوگیری کردن از آن هیچ کاری از دست من ساخته نیست.
Remember when I joined fringe division?MIZAN MIZAN
خیلی از تولیدکنندگان برای جلوگیری کردن نرمافزار از استفاده شدن در رایانههای رقبایشان، توزیع کردن کد منبع را متوقف کردند و برای محدود کردن و ممنوع ساختن کپی و توزیع مجدد، شروع به استفاده از کپی رایت و مجوزهای نرمافزار محدود کردند.
Therefore the rhetoric we heard on the other side is nothing more than just thatWikiMatrix WikiMatrix
سرکوب سیاسی آزار و اذیت یک فرد یا گروه در جامعه به دلایل سیاسی و به خصوص به منظور محدود کردن یا جلوگیری کردن توانایی آنها از داشتن زندگی سیاسی یک جامعه به دلیل کاهش جایگاه آنها در میان سایر هموطنان خود است.
Well, you' ve acted in haste before, sirWikiMatrix WikiMatrix
زیرا اگر او دروغ میگوید تنها برای آنست که نمیتواند از درد دل کردن جلوگیری کند.
Two years after... his parents died and she was adopted by the StrodesMIZAN MIZAN
حتي آنتي بيوتيك هم بوده كه احتمالا براي جلوگيري از چرك كردن بدنش استفاده مي شده
Henchmen, noOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
حتي آنتي بيوتيك هم بوده كه احتمالا براي جلوگيري از چرك كردن بدنش استفاده ميشده
There' s no milk, but I' il let you suck tit for # bucks a minuteTEP TEP
کل سيستممون طراحي شده تا از اونا تو تماس برقرار کردن جلوگيري کنيم
Same as the rest of them, only worseOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بنابراین، برای جلوگیری از جریحهدار کردن احساسات رومیان که خواستار جمهوری بودند، بر حکومت پادشاهی خود لباس جمهوری پوشانید.
What the hell are you talking about?jw2019 jw2019
اين کار از فکر کردن اونا جلوگيري مي کنه
There is also a clear awareness of the need for further reforms in order to safeguard the long-term sustainability of pension systems, which is linked to sound public finances.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
۹ چنانچه عصبانی شویم، فطانت ایجاب میکند تا برای جلوگیری از به پا کردن آتش، سکوت نماییم.
CONCLUSIONjw2019 jw2019
ما همه چیز را امتحان کردهایم، از نظام کمونیستی گرفته تا نظام کاپیتالیسمی؛ از جامعهٔ ملل گرفته تا جلوگیری از انبار کردن سلاح اتمی.
The special measures relating to this participation shall be established by the Joint Veterinary Committeejw2019 jw2019
و يک كار خسته كننده جلوگيري از جنگ ، تميز كردن ريخت و پاشها
pome and stone fruit and grapesTEP TEP
مثلاً، بسیاری از واسطهها (برای جلوگیری از گیر کردن در محدودیتها و مشکلات مربوط به خروج مسافر) ممکن است بلیت چین به ایالات متحده را عرضه نکنند.
Look, Boggs, takin ' a life is a big dealTico19 Tico19
134 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.