(قدیمی) گرما دادن oor Engels

(قدیمی) گرما دادن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

bask

werkwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

در معرض گرما قرار دادن
bask · cook
گرما دادن
glow
روش سنجش مواد شیمیایی و معدنی و آلیاژها از راه گرما دادن با لوله ی دمنده
blowpipe analysis
تبدیل به گرافیت کردن (معمولا از راه گرما دادن)
graphitize
(به کار بردن گرما برای خشک کردن و دود دادن دارو) سوخته سازی
ustulation
(برای جداسازی فلزات زود گداز مواد کانی) گرما دادن
sweat
(تخته ای که از هم فشردن و گرما دادن به تراشه های چوب درست شده) فیبر
hardboard
(شیمی) آمیدین (ماده ی شفاف و حلال در آب که از گرما دادن آهار در آب به دست می آید) (soluble starch هم می گویند)
amidin
وابسته به میز و صندلی که چوب آن با دادن رطوبت و گرما و تحت فشار به صورت دلخواه درآمده است
bentwood

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
۳ یَهُوَه با نشان دادن قدرت عظیم خود به ما اطمینان میدهد که خورشید را برای نور و گرما دادن به زمین و بقای حیات، پایدار خواهد داشت.
It looks that way from everywhere except this glass tower of yoursjw2019 jw2019
دود دادن گرم غذاها را در محیطی کنترل شده مانند کوره دود یا دودخانه در معرض دود و گرما قرار میدهد.
He knows very well that most of us, except for one, ran on a platform associated with a partyWikiMatrix WikiMatrix
او با قرار دادن خورشید و زمین و ماه در موقعیتی خاص نسبت به یکدیگر سبب شده است تا گرما و نور کافی به زمین برسد. همچنین تناوب شب و روز، فصلهای سال و جزر و مد میسر گردد.
That' s right.You look kind of old to be a copjw2019 jw2019
زنهای زیبا، خسته و کوفته و ناتوان از گرما هستههای کوچکی هستند که هزاران زایده بر آنها گرد آمده است: کرم، پماد، روغن، مواد رنگی در شیشههای کوچک سیاه، گلی، سرخ، سفید، سبز، طلایی برای تغییر دادن رنگ موها، چشمها، لبها، ناخنها، ابروها، مژهها، پلکها، روغنها، دانهها، و حبها برای اینکه رودهها به کار بیفتد
He gets around marvellouslyMIZAN MIZAN
4 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.