(معمولا با: up) فراهم کردن oor Engels

(معمولا با: up) فراهم کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

stock

adjective verb noun

Soortgelyke frases

خوراک فراهم کردن
cater

ارسال کردن، فراهم کردن، در اختیار گذاشتن (پول و امکانات و کمک و اعتبار و...) از مجرای چیزی
channel

مزاحمت فراهم کردن
disoblige

اخلاقیاتی که منظوران فراهم کردن خوشی وسعادت است
eudemonism

(مواد لازم برای رشد یا دامن زدن به چیزی را) فراهم کردن
feed

پیش فراهم کردن
prepare

(از اینجا و آنجا) فراهم کردن
scrape

فراهم کردن
Prepare · accommodate · accumulat · contribute · effecturate · ensure · furnish · garner · procure · provide · raise · renew · scratch · serve up · supply

فراهم 7 - (مهجور- هنگام حاضر غایب کردن) حاضر! 8 - (در ترکیب با اسم مفعول) قبلا
ready

voorbeelde

این کار را از فراهم کردن غذاهای بهتری که در وطن برایشان مهیاست برتر میشمارند.
than much better food provided for them at home.

به لطف نائب السلطنه که مقدمات استخدامم رو فراهم کردن
Thanks to the regent for getting me hired.

براي فراهم كردن آينده اي خوب براي شيلا
making silla back in line is that kind of person

فراهم کردن کارگر وظيفه ماست.
It's our job to provide employment.

۱۱ مطمئناً فراهم کردن غذا در بیابان، برای آن همه جنگجو مسئولیتی بزرگ بود.
11 It must have been quite an undertaking to keep all those men fed in the wilderness.

هدف من فراهم کردن يه پروسه ي نظارتي روي تمامي سوءظن ها هستش.
My goal has been to establish its track record beyond all doubt.

شهر این مبلغ را خرج فراهم کردن گنداب میکند
The city spends them in sewers.

برادران و خواهران من براي فراهم کردن اون سهم خود رو دادن
My brothers and sisters who share Mother's cells will all assemble.

لنيسترها با من خوش رفتاري مي کنن و تمام رفاه من رو فراهم کردن
The Lannisters are treating me well and providing me with every comfort.

بانو جمي اجازه فراهم کردن ابريشم
madam jami has the trade rights to supply

پس از دادن دستوراتی به خدمتکار برای فراهم کردن وسایل آسایش مهمان، مصممانه ظاهر آرامی به خود گرفت.
in giving orders to the housekeeper for the accommodation of the guest, had a resolute air of quietude.

چون نکته اینجاست-- تمایل ما برای فراهم کردن بهترینها برای فرزندانمان اجبار خوبی در کل جهان محسوب میشود.
But here's the thing -- our desire to bring every good thing to our children is a force for good throughout the world.

نمیدانی من و دخترها چه قدر از فراهم کردن این چیزها لذت بردیم و سرمان گرم شد.
You don't iave no idea how much fun the girls and me had gettin' all this together.

مسیر الکترونیکی بین دو یا چند نقطه که قابلیت فراهم کردن چند کانال را داراست.
An electronic path between two or more points, capable of providing a number of channels.

او برای فراهم کردن دارو، پول خودش را خرج کرد
she spent her own money to prepare medicine

همه به لورتا ميگن مچكريم بخاطر فراهم كردن اين خوراك عالي و مجلل
everybody say thank you to loretta for providing this sumptuous fare

فراهم کردن فدیه به منظور نجات بشر نمونهای عالی است از این وجه انصاف الهی.
God’s provision of a ransom for mankind’s salvation is the most striking example of this aspect of divine justice.

در فراهم کردن امنیت ایشان هستید
in charge of his security

این سرپرستان درک کردهاند که فراهم کردن غذا، لباس، خانه و تحصیلات برای خانواده کافی نیست.
They realize that it is not enough to provide food, clothing, shelter, and education for their families.

پيتر " قبل از زمان موعود اومد " براي فراهم کردن تولد مسيح ، درسته ؟
'Peter came first in order to prepare for the birth of Jesus.'huh?

۱۱ فراهم کردن چنین توجه مخصوصی میتواند یک شادی باشد.
11 Providing such specialized attention can be a joy.

برای فراهم کردن این امکان، کلید عمومی بهطور وسیع در دسترس تمام دریافتکنندگان احتمالی قرار گرفته.
To allow this, the public key is made broadly available to all potential recipients.

، کار ما فراهم کردن آسایش برای اوناست. نه قضاوت
It's our job to comfort them, not judge them.

یَهُوَه با فراهم کردن انبوهی از غذای روحانی محبت خود را به تمامی گلّه نشان میدهد.
Jehovah manifests his love for the flock as a whole when he provides it with an abundance of spiritual food.

بعضی سال ها که انتخاب ها زیاد نیست در فراهم کردن قربانی کمک می کنیم
Some years when the pickings are slim, we help provide the sacrifice.