(میوه ی این گیاه) خیار oor Engels

(میوه ی این گیاه) خیار

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

cucumber

naamwoord

Soortgelyke frases

خیار درخت (ماگنولیای امریکایی به نام لاتین cucumber-tree( )Magnolia acuminata هم می نویسند)
cucumber tree

ماست و خیار
tzatziki

رنده (برای ریز کردن خیار و پنیر و غیره)
grater

خیار فروشنده
Put Option

(خیار یا پیاز و غیره) رنده کردن
shred

رنده کردن (خیار و هویج و غیره)
grate

خیار ترشی (که خیارهای آن ریز است)
cornichon

(مواد زائد آشپزخانه مانند پوست خیار یا پوست سیب زمینی که باآب آمیخته و به خوک می خورانند) آشغال آشپزخانه
swill

ترشی خیار (که دارای شوید و ادویه ی دیگر است)
dill pickle

voorbeelde

و حالا هـم داشتند سالاد خیار درست میکردند.
and dressing a salad and cucumber.

یک خیار دریایی چرمی زیبای دیگر.
This is a beautiful holothurian as well.

با هندريکس خيار ، با بمبئي ليمو لطفا
Cucumber with the Hendricks, lime with the Bombay.

ما اينجا خيار نيستيم ، ولي قصد داريم باشيم
You're looking at cucumber boy.

اغلب ساختمانهای باشکوه مانند برج "سویس ری" (ملقب به خیار شور اثر فاستر) یا برج ترامپ را میبینیم ...
Too often, we see the building of monuments like the Gherkin or even Trump Tower ...

موسیقی ماریاچی بالای سر پخش میشد و بوی خیار شور و گوشت چرخ کرده به مشام میرسید.
Mariachi music played overhead, and I smelled pickles and grilled meat.

خيار ، گوجه فرنگي ، سيب ، پياز...
Cucumber, tomato, apple, onion...?

عصاره خیار را با حالت پیروزمندانهای که به سختی میتوانست پنهان کند، بیرون میکشید.
She worked on the cucumber with an air of barely concealed triumph.

آووکادو ، خيار و پنير
Avocado, cucumber, and cheese.

آیا ساختمان جدید در لندن یک خیار یا سوسیس یا یک ابزار سکس است؟
Is the latest tower in London a gherkin or a sausage or a sex tool?

و يه خيار شور نيم خورده
A partially eaten pickle.

یک خیار دریایی چرمی شناور-- در واقع یک حلزون دریایی کوچک است.
This is a swimming holothurian -- it's a small sea slug, basically.

خواهش میکنم از خیار یا ریشه درخت تسبیح استفاده کنید
please use cucumber or job's tears

تو ساندويچ خيار دوست داري افسر مورگان ؟
You like cucumber sandwiches, Officer Morgan?

بوتههای خیار روی علف زیر پای او میغلتیدند.
Cucumbers 'came scrolloping across the grass to his feet'.

حالا باز خیار می گیره.
And she gets cucumber again.

کاتاواسف گازی به خیار خود زد و جواب داد
biting with a juicy sound into a cucumber.

کت لت گوسفند با برشهای گوجه فرنگی، سوسیس و سالاد سیب زمینی و خیار شور.
Lamb cutlets with tomatoes, and sausage and potato salad and pickles.

اين بدترين خيار شوري بود که تا حالا خوردم
That is the worst pickle I've ever had.

خود برای آوردن نان، خیار و عسل تازه به داخل کلبه رفت.
he went off himself to the hut to get bread, cucumbers, and fresh honey, to regale them with.

و ما یک تکه خیار بهش میدیم که اون را می خوره.
And we give her a piece of cucumber and she eats it.

آره ، ما ميريم توي ترشي و خيار شور و حال ميکنيم قول ميدي
yeah, well go pickle for pickle. promise

بر امان خیار و کلم و ماهی خشک بیار!
You should have brought us some pickled cucumbers and cabbage or some dried fish....

عين پوست خيار.
Without blinking.

استخراج داروی ضد سرطان کبد از خیار دریایی .
Handbook of Anticancer Drugs from Marine Origin.