احیا کردن oor Engels

احیا کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

exhume

werkwoord
farsilookup.com

raclaim

farsilookup.com

rally

verb noun
farsilookup.com

En 17 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge

reanimate · recall · reclaim · recruit · reduce · regenerate · rehabilitate · renew · renovate · resurrect · resuscitate · resusctate · retrieve · revitalize · revive · vitalize · vivify

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

احیا کردن یا شدن
quicken
(زمین) احیا کردن
recover
(روحا یا از نظر مذهبی) احیا کردن یا شدن
regenerate

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
وقتي که احيا کردن مُردگان توسط مسيح را رد کرد
meet the character requirements for the duties involvedTEP TEP
سي ثانيه تا احيا کردن
If at the end of that period no reply to the complaint has been received, this shall be deemed to constitute an implied decision rejecting it, against which an appeal may be lodged under paragraphOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
این مهمونی از طرف " لینک " ، یه خیریه است برای احیا کردن...
You mustn' t cryOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
۱۷ از اِحیا کردن محبت نخست و افزایش آن فایدهٔ بسیاری میتوان برد.
Don' t you know what for?jw2019 jw2019
براي احيا کردن روسيه...
I' m still a manOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
کسی احیا کردن بلده ؟
No, there' s too much colorOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بيست ثانيه تا احيا کردن
We' re cool, right?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ده ثانيه تا احيا کردن
Now you try being the waiter, and Albert, be the customerOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
احیا کردن نمیشه گفت
Is that a joke?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اجازه بدهید چند راهنمایی کنم، چراکه از شما میخواهم تا من را همراهی کنید در این مسیر دوباره ساختن و دوباره احیا کردن ایسیریکا با من.
I think whatever their plan is, it' s not gonna be changedted2019 ted2019
کاری که ضمن آن تمام فداکاریها برای احیا کردن کشوری که او عاشقش بود حفظ و ثبت میشدند تا آیندگان در اوج احترام و تحسین از آن یاد کنند.
Hello, my darlings!MIZAN MIZAN
کاری که ضمن آن تمام فداکاریها برای احیا کردن کشوری که او عاشقش بود حفظ و ثبت میشدند تا آیندگان در اوج احترام و تحسین از آن یاد کنند.
This is a prime exampleMIZAN MIZAN
الگوهای پنهان کردن ایجاد شده میتواند برای تشکیل یک تصویر احیا شوند.
I' m afraid I' m going to have to disappoint, since your usefulness has come to an endWikiMatrix WikiMatrix
و در انتها، چهارم و در انتها، ما باید جنگلهای خودمان را با رعایت تنوع گونهای و ژنوتیپها و ساختارها احیا کنیم با کاشتن و فراهم کردن امکان احیاء طبیعی.
You' il love it... everything tailored to your personalityted2019 ted2019
او میگوید: «باز کردن دلم نزد یَهُوَه به من آرامش میدهد و شادیام را اِحیا میکند.
I' m your man for that to bootjw2019 jw2019
در دهه ۱۹۸۰ اژانسهای کمکننده مثل USAID سعی کردند تا اتحادیههای اعتبار آمریکای لاتین را با مساعدت فنی و متمرکز سازی تلاشهای اتحادیه اعتباری بربسیج کردن پس اندازها از جمعیت محلی احیا کنند.
I mean, right quickWikiMatrix WikiMatrix
در سال ۱۸۸۴، پس از راه اندازی کوره درونسوز زغال سنگی در کارگاه ریختگری پشت خانه خود، او دوباره سعی برای پیدا کردن یک کاتالیزور کرد که اجازه میدهد آلومینیوم با کربن در دمای بالا احیا شود: "من با مخلوط کردن آلومینا و کربن با نمکهای باریم و یخسنگ و کربنات سدیم، امیدوار به به دست آوردن یک واکنش با واکنش دو برابر که نتیجه نهایی آن تولید آلومینیوم خواهد بود بودم.
For example, exports of road vehicles and cars have fallen by 51.3% and 59.4%, respectively.WikiMatrix WikiMatrix
راست و بر هلوی باریک خود ایستاده در پی او میجهید و مدام در کار به او رسیدن پا به پای او دویدن و احیا نا دست در بازوی او حلقه کردن و لاجرم اجتناب از آن ارجح بود.
I think it' s pretty safe to call her your ex- girlfriend nowMIZAN MIZAN
سودمندیهای آزاد کردن فضا برای پروندههای حذف شده، اگر سیستم پروندهای یه تابع احیا تهیه کند، به این دسته نیز تعلق پیدا میکند.
The staff responsible for inspection must haveWikiMatrix WikiMatrix
سنسورهای گشتاور پدال گاهی اوقات برای فعال کردن کمک موتور متناسب با گشتاور اعمال شده و گاهی برای احیا کننده ترمز، استفاده میشوند اما ترمز و جرم کم دوچرخه انرژی بازیابی شده را محدود میکند.
They shall forthwith communicate to the Commission the text of those provisions and a correlation table between those provisions and this DirectiveWikiMatrix WikiMatrix
حالا برادرخوانده تصمیم بر این داشت تا شرمی که خواهران به بارآورده بودند رابا خاموش کردن زندگی آنان و با اسلحهاش بشوید، شاید بتواند احترام آنها را احیا کند، در زبان اردو به این کار غیرت میگویند.
It don' t get no sweeter than thatglobalvoices globalvoices
تمام این رویکردهای سنجیده در مقابل ناعدالتی سنگ بناهایی را احیا میکنه که اینترنت روی اونا بنا شده: ساختن شبکه، ارسال پیام، برقراری ارتباط-- این اصطلاحات به معنی جمع کردن افراد در کنار هم است، نه پراکنده کردن آنان.
Having regard to Council Regulation (EC) No #/# of # June # on the common organisation of the markets in the sugar sector, and in particular the fifth indent of Article # thereofted2019 ted2019
23 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.