GlosbeGlosbe
logoGlosbe

این دست آن دست کردن oor Engels

این دست آن دست کردن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

dillydally

werkwoord
farsilookup.com

dither

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

این دست و آن دست کردن
delay · fudge · haver · hesitate · vacillate · waver · wobble
این نظریه : اگر یک مهره ی ساختار برداشته شود همه ی آن ساختار فرو می ریزد - اگر یک کشور به دست کمونیست ها بیافتدکشورهای مجاور نیز سقوط خواهند کرد
domino theory
چند توپ را در هوا این دست و آن دست کردن
juggle

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
قانون دوم: این دست آن دست کردن بد است.
He said that the Sioux way of being a warrior...... is not the white wayted2019 ted2019
بیاختیار توجهش جلب شد به این دست آن دست کردن ایزابلا که از بیقراریاش برای دیدن آقای تینلی ناشی میشد.
If that' s what you want, I swear to itMIZAN MIZAN
پس از کمی تردید و این دست و آن دست کردن گفتم: هجده پنی چطور است؟
I completely understand, mr.Cendars. Here' s what I can doMIZAN MIZAN
» ( متّیٰ ۲۶:۲۷) در آن مناسبت فقط ۱۱ نفر با عیسی همپیاله شدند و همگی گرد یک سفره نشسته بودند. از این رو، استفاده از یک «پیاله» و دست به دست کردن آن مشکلی به وجود نیاورد و لزومی به استفاده از چندین پیاله نبود.
Let' s see here.You' ve seen this one?. Pull the rabbit out of the hatjw2019 jw2019
4 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.
Die gewildste navraaglys: 1-200, ~1k, ~2k, ~3k, ~4k, ~5k, ~10k, ~20k, ~50k, ~100k, ~200k, ~500k