دیوار حائل oor Engels

دیوار حائل

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

retaining wall

naamwoord
en
structure designed to restrain soil to unnatural slopes
wikidata

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
«اسرائیل به ادامه ساخت دیوار حائل نیاز ندارد».
Please rejoice.We can serve the Navy againWikiMatrix WikiMatrix
این دیوار حائل معروف است.
Oh, that place must be falling apartted2019 ted2019
بیشتر کار کردن: دفاع جزئی، ساخته شده یا در خارج از محدودیتهای غنی سازی اصلی، جدا شده یا یک دیوار حائل تأسیس.
Wait and seeWikiMatrix WikiMatrix
این روستا در زمانی که اسرائیل شروع به ساخت دیوار حائل کرد به طور جدی در خطر حذف شدن از روی نقشه بود.
ive lost them. they flew to switzerlandted2019 ted2019
دیوار حائل به طور کامل به مرزهای سبز بین المللی (مرزهای ۱۹۶۷) تغییر کرد، و زنان بودراس در سرتاسر کرانه غربی به خاطر توان بسیار بالاشون زبان زد شدند.
He dropped outted2019 ted2019
مگوایر در یک سخنرانی در سال ۲۰۰۷ گفت که دیوار حائل اسرائیل «یک بنای تاریخی ترسناک و یک سیاست شکست خوردهاست» و «برای بسیاری از فلسطینیان زندگی روزمره بسیار سخت است، این در واقع یک مقاومت است».
He' s just come from America!WikiMatrix WikiMatrix
مقیمان، بعد از ۱۰ ماه مبارزه ی صلح آمیز، توانستند که دولت اسرائیل را قانع کنند تا مسیر این دیوار حائل را از زمینهاشان بسوی مرز سبز، که یک مرز بین المللی بین سرزمین اسرائیل و فلسطین است تغییر دهند.
A kind of evil in its greatest formted2019 ted2019
ابو رحمه یک معلم است، علاوه بر آن او هماهنگ کننده کمیته بلعین است که در شهر بلعین برای سالها تظاهرات صلحآمیز هفتگی را ضد دیوار حائل هماهنگی میکرده. ساخت این دیوار موجب شد نیمی از زمینهای روستایی فلسطینی کرانههای رود اردن ضمیمه شهرکهای یهودی نشین شود.
Now when you hunt roaches, you don' t blow up your housegv2019 gv2019
این را هم دریافتیم که وازاری، که مامور شده بود بین سالهای ۱۵۶۰ تا ۱۵۷۴ سالن ٥٠٠ را تغییر مدل دهد توسط دوک اعظم کوزیموی اول، از خاندان مدیچی. دست کم دو روایت داریم از نجات شاهکارهای هنری به دست او بویژه از طریق قرار دادن یک دیوار آجری در مقابل اثر و تعبیه کردن یک حائل باریک هوا.
Take your seats, pleaseted2019 ted2019
مادر مقابل دیوار پهلوی پاول قرار گرفت و مثل او دستهایش را روی سینه گذاشت و خواست افسر را وارسی کند زانوهایش میلرزید و مهی جلو چشمش حائل میگشت
That could tell us everything that' s goin ' onMIZAN MIZAN
10 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.