(چرمی که سر آن را نوار نوار کرده اند و به عنوان شلاق به کار می رود) تازیانه
tawse
شلاق چرمی oor Engels
شلاق چرمی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
blacksnake
knout
rawhide
مث پر سبک است و مثل شلاق چرمی محکم،
Feather light and strong as rawhide
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
از دور، درحالیکه شلاق چرمی را بالای سرشمیچرخاند، فریاد کشید:
Wake him up, there' s no time.Let him sleep a minuteMIZAN MIZAN
يه شلاق چرمي براي يک حاکم گيج
Mr Lamy, I am sorry to give you more work, but, as we had announced, we are going to reinstate the question by Mr Zacharakis, which had been reserved for this Question Time. Question No 30 by Christos Zacharakis (H-0389/03):TEP TEP
مث پر سبک است و مثل شلاق چرمی محکم،
Some drugs are not available outsideMIZAN MIZAN
اميدوارم از شلاق چرمي خوشت بياد
Council Directive #/EEC of # March # on the wholesale distribution of medicinal products for human use (OJ No L #, #.#, pOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
هيچ چيزي به اندازه ي ضربات شلاق چرمي بر روي گوشت و پوست بدن درد آور نيست
Allison wants him at GD aliveOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
همیشه راجع به کتکهایی که پدرش با شلاق چرمی به او زده است، داستان سرایی میکرد
You' re gonna get all the orangesMIZAN MIZAN
همیشه راجع به کتکهایی که پدرش با شلاق چرمی به او زده است، داستان سرایی میکرد که بعدها فهمیدیم دروغ بوده است. البته هیچ وقت جو را با شلاق نزد .
ifyou don't do thatMIZAN MIZAN
وقتی اورسولا از این ماجرا مطلع شد، یک شلاق سیاه رنگ چرمی به دست گرفت و سراسر شهر را طی کرد و نوهاش را به خاطر این اعمال زشت و مستبدانه مورد نکوهش قرار داده و مایهی شرمساری خانوادهشان دانست.
For the # marketing year, the amount to be withheld from the aid for flax for the financing of the measures promoting the use of flax fibre shall be fixed at EUR # per hectareMIZAN MIZAN
«وسیلهای که معمولاً برای این کار استفاده میشد شلاق کوتاهی بود که از تسمههای چرمیِ بافتهشده یا ساده با اندازههای مختلف تشکیل شده بود. بر روی این تسمهها به فاصلههای مشخص، گلولههای کوچک آهنی یا تکههای تیز استخوان گوسفند گره زده بودند . . .
I' m so scaredjw2019 jw2019
سربازان رومی مکرّراً و با تمام قدرت این شلاق را بر پشت قربانی فرود میآوردند و با هر ضربه گلولههای آهنی باعث کبودیهای عمیق میشد و تسمههای چرمی و استخوانهای گوسفند، پوست و بافتهای زیرجلد را پاره میکرد.
You really out here looking for deer?jw2019 jw2019
10 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.