کار فرما – سرپرست
employer
کار فرما oor Engels
کار فرما
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
contractee
old man
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
در این ظرف، در سه ردیف، به زبان سریانی، نوشته شدهاست: «خدایا بر من گناه کار ترحم فرما».
That may be, but not here and not like thisWikiMatrix WikiMatrix
التبه من به مراجع حل اختلاف کارگری یا صدور حکم علیه کسانی که ثابت شده است به ناحق اعتصاب کردهاند یا آن اتحادیههای ارجمندی که در آنها کارگر و کار فرما دست اتحاد به یکدیگر دادهاند ایرادی ندارم.
I' d almost forgotten what your eyes look likeMIZAN MIZAN
کارخانهای را در نظر آورید که در آن به جای آنکه کمیتههای کارگران کار فرما را طرد کنند، کار فرما با لب خندان به میان آنان میرود و آنان لبخند او را با لبخند پاسخ میگویند، مانند برادر بزرگتر و برادر کوچکتر.
You Italians have lost the war!MIZAN MIZAN
بعضی از این دخترها خانه را زیر نظر میگرفتند و در فرصت مناسبی که کار فرما در خارج از منزل و یا سر کارش بود به ان جا بر میگشتند و اشیایی مثل طلا و جواهر و یا لباسهای گران بها را جمع میکردند و میبردند.
adopt legal provisions providing for requirements including time limits to be met by waste water dischargesMIZAN MIZAN
سکوتی مرگبار حکم فرما شد، و سپس صدایی که از آن طرف خط آمد، به سرعت فریاد میزد، و کلمات زیادی را به کار میبرد که نمی تو است به جز با گوشی، آنها را بشنوید.
And for me, there ain' t no going backMIZAN MIZAN
5 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.