brake oor Persies

brake

/bɹeɪk/ werkwoord, naamwoord

(archaic) Simple past tense and past participle of break.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

ترمز

naamwoord

device used to slow or stop a vehicle

From having no braking valves to complete recovery in five days.
از نداشتن هیچگونه شیر ترمز تا جبران کامل طی پنج روز.

سرخس

naamwoord

and waved a brake before her face, as if to disperse imaginary gnats, while she said slowly
در حالی که یک سرخس را جلو صورتش تکان میداد تا انگار یک پشهی خیالی را کنار براند به آهستگی گفت:

سد

naamwoord

مانع · بیشه · وایستاندن · وایستانک · کندساز · وایستادن · لگام · اهرم · (زدن کنف و کتان) شانه · (فلزکاری) دستگاهی که با آن حاشیه ی ورق آهن راکج می کنند یا تو می گذارند · (قدیمی) زمان گذشته ی فعل : break · (مهجور) رجوع شود به the rack · (مکانیک) دسته · (گیاه شناسی) سرخس زبر (جنس Pteris تیره ی Polypodiaceae) · بته زار · ترمز کردن · جای پوشیده از بته و درختچه · هرچیز مخل یا کند کننده · چنگک کلوخ شکن · کلوخ شکن · کند کردن

Brake

Brake (box and pan)

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

ورشکسته

Soortgelyke frases

parking brake
اورژانس · ترمز دستی

coaster brake
(دوچرخه ها) ترمز توپی (ترمزی که در توپی چرخ عقب قرار دارد)

brake horsepower
توان راستین · قدرت حقیقی · قدرت مفید

brake drum
کاسه ترمز · کاسه ی ترمز

brake band
باند ترمز · تسمه ترمز · تسمه ی ایستاگر · لقمه ترمز

hand brake
اورژانس

speed brake
(هواپیما) باله ی تندی کاه (که هنگام فرود از سرعت هواپیما می کاهد)

brakes
ترمز · ترمزها

emergency brake
اورژانس

voorbeelde

Hey. You know, I should take the RV to get the emergency brake fixed...
هي ، ميدونين ، بايد اين ماشين رو ببرم واسه يه سري تعميرات اضطراري...

Had to crack a brake light.
مجبور شدم يکي از چراغ ترمزها رو بشکنم

how much more grateful to my mind will be the society of these rocks and brakes that permit me to complain of my misfortune to Heaven, than that of any human being,
چقدر مصاحبت این صخرهها و این خاربنها که به من امکان میدهند شرح سیهروزی خود را با آه و ناله به گوش فلک برسانم از مصاحبت مردم این جهان گواراتر است!

let her go. let go of the brake what
ترمز بگير چي

i dont think no. we dont have any brakes
فكر كنم ترمزها نميگيرن

Just remember, left hand gas, right hand brake.
فقط يادت باشه دست چپي گازه ، دست راستي ترمز

There are no brakes in love.
هيچ توقفي تو عشق نيست.

while the negro brakesmen sat carelessly on the brakes
در حالی که کمک رانندههای سیاه پوست بی قید و بی توجه روی ترمزها مینشستند

'Urch'your brakes on, people.
عق ، بس کنيد ديگه ، شماها.

Okay, unless some of the Chucky Burger grease leaked into the brake pads.
مگه اینکه یکم از روغن های چاکی برگر رفته باشه داخل لنت های ترمز

PUMP THE BRAKES, MY RUSSIAN FRIEND.
ترمز کن ، دوست روس من

no brakes. the controis are jammed
ترمز نداريم. کنترل کار نميکنه

Anti-Lock Braking system.
سيستم ترمز ضد قفل

left is your brakes, right is your gas
سمت چپ ترمزه ، سمت راست پدال گازه

My brake light is broken.
چراغ ترمزم خرابه

In some vehicles, such as those produced by Tesla, this can be used to slow down so effectively that the car's conventional brakes are only needed at very low speeds (the motor braking effect diminishes as the speed is reduced).
در برخی از وسایل نقلیه مانند وسایل نقلیهای که توسط تسلا تولید شدهاند، این قابلیت میتواند به خوبی به منظور آهستهسازی مورد استفاده قرار گیرد به طوری که ترمز معمولی خودرو تنها در سرعتهای خیلی پایین مورد نیاز باشد (اثر ترمز موتور با کاهش سرعت کم میشود).

Still working his nowhere, Handy Brake and Tire job.
ولي اون هيج جا کار نمي کنه شغلش ترمز دستي و تاير ماشيناس

Brake pads?
پدهاي ترمز ؟

She reported everything that had happened along the way and made important suggestions, such as the introduction of an additional gear for climbing hills and brake linings to improve brake-power.
او هر چیزی که در طول سفر اتفاق افتاده بود را گزارش داد، و پیشنهادهای مهمی از جمله دندهی اضافه برای بالا رفتن از تپهها، و لنتهای ترمز برای بهبود قدرت ترمز ارائه داد.

I just wanted to see whether your brakes worked.
فقط مي خواستم ببينم ترمزات کار مي کنن يا نه.

Brake full as you can. Spin it.
تا اونجا که ميتوني بيا جلو و بچرخ

Someone's been tampering with the brakes.
يه نفر بايد ترمزها رو بريده باشه.

Often parents instinctively try to put the brakes on the transition, whereas teenagers want to speed it up.
اغلب اوقات والدین از روی غریزه میخواهند این روند را کند کنند، در حالی که نوجوانان میخواهند به آن سرعت دهند.

The power brakes were working fine.
قدرت ترمزها به خوبي کار مي کردن.

Oh, my God, my brakes!
يا علي ، ترمزم