check oor Persies

check

/tʃɛk/, /tʃek/ werkwoord, naamwoord

An inspection or examination.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

کیش

noun proper

chess: when the king is directly threatened by an enemy piece

I check his king and he beats a sad retreat.
به شاهش کیش میدهم و او خیلی غم انگیز عقب نشینی میکند.

بررسی

naamwoord

A written order on a bank to pay a sum of money from funds in an account. Checks show the name of the company or individual receiving payment, the signature and account number of the person issuing the check, the payment amount and the current date. Checks usually are numbered in sequence.

Tom double-checked his door to make sure it was locked.
تام دوباره درب را بررسی کرد تا مطمئن شود قفل است.

چك

Well, I just checked in for this one 10 minutes ago.
خب ، من همين ده دقيقه پيش خودم چك كردم.

وارسی · بازبینی · ایست · شاه · چک · تحقیق · مانع · حواله · بچه · ترک · عنان · برات · یادداشت · منع · بازسنجی · بازدارنده · رخنه · امتناع · تحقق · بازدار · جلوگیر · واگرفتن · پاگیری · پیشگیر · نوك · بازداشتن · رادع · سنجه · معیار · ملاک · آزمایشی · افسار · توقیف · وقفه · اثبات · دخترک · قید · (از ریشه ی فارسی : شاه) · (امانت گذاردن چمدان در انبار ایستگاه و یا کلاه و پالتو در مدخل ساختمان و غیره) قبض رسید · (با on)مورد رسیدگی قرار دادن · (در انگلیس می نویسند: cheque) چک (بانک) · (در رستوران و غیره) صورتحساب · (در هاکی) تنه زدن · (در پوکر) پاس کردن 4 · (در کشتی های بادبانی و غیره) طناب را کم کم شل کردن · (شطرنج) کیش · (عامیانه) موافقم ! · (مثل صفحه ی شطرنج) خانه خانه کردن · (مهجور) سرزنش · (نادر - در قمار بازی) ژتون · (ناگهان) باز ایستادن · آچمز 2 · امانت گذاری · امتناع کردن 7 · این نشان را به کار بردن · باز داشتن · بازخواست 5 · بازسنجی کردن · باگاژ کردن · بررسی کردن · بسیار خوب ! · به منظور بررسی و باز سنجی 8 · تادیب کردن · تایید کردن · ترک انداختن · ترک برداشتن 1 · تضمین کردن · توقف (ناگهانی) · جلوگیری کردن · حایل شدن 3 · حتمی کردن · خانه خانه 0 · دست انداختن · رخنه دار کردن · رد کردن · سختترین مرحله · شطرنجی کردن · شماره ی رسید · شکاف کوچک · طرح شطرنجی · طنز گفتن · علامتی که برای نشان دادن تصویب یا تایید و غیره به کار می رود · فهمیدم ! · لجام (لگام) کردن · مانع شونده · متوقف کردن · مطمئن ساختن · مقابله (دو چیز به منظور سنجش) · منع کننده · مهار کردن · هریک از خانه های شطرنج یا طرح شطرنجی · هم سنجی کردن · وارسی کردن · پارچه ی شطرنجی · پس زدن · چشم ! 6 · چک-بررسی کردن- -کنترل کردن · کیش کردن · گوشمال دادن

Check

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

بررسی کردن

Tom double-checked his door to make sure it was locked.
تام دوباره درب را بررسی کرد تا مطمئن شود قفل است.

چک کردن – بررسی کردن

Soortgelyke frases

combined check
و هدرک عمج ار کچ ود غلبم( هدش بیکرت مه اب یاهکچ)نتشون کچ کی یور

rain check
(هنگامی که باران مسابقه و غیره را به هم می زند) بلیط مجانی یا مجدد · (هنگامی که مهمان نمی تواند به مهمانی برود) نوید یا قول دعوت بعدی · بلیط باران (که با آن می توان به مسابقه یا نمایش بعدی رفت)

body check
(هاکی) تنه زدن (با شانه یا کپل) به دارنده ی توپ (puck)

checked
(آوا شناسی - در مورد هجا) باز داشته · خانه خانه · شطرنجی · وا گرفته

Fact Check
راستی آزمایی

cyclic redundancy check
کد افزونگی چرخشی

redundancy check
بررسی توازن

voorbeelde

We check to see what plans the skier might have had for transportation back to town.
بررسی میکنیم به بنیم اسکی باز در نظر داشته برای بازگشت به شهر از چه وسیله نقلیهای استفاده کند،

If this option is checked, the camera would have to be connected one of the serial ports (known as COM in Microsoft Windows) in your computer
اگر این گزینه علامت زده شود ، دوربین بایستی به یکی از درگاههای متوالی) معروف به COM در میکروسافت ویندوز (رایانۀ شما متصل شود

Check out their vision for the future under the hash tag #InMySyria on Twitter.
این آرزوها را برای آینده سوریه میتوانید در توئیتر، تحت برچسبی با عنوان “در سوریه من” یا InMySyria# دنبال کنید.

actually, she normally checks all the work we did during the night
در واقع، او معمولا همه کارهایی که ما انجام میدیم رو شبها چک میکنه

The default behavior in KDE is to select and activate icons with a single click of the left button on your pointing device. This behavior is consistent with what you would expect when you click links in most web browsers. If you would prefer to select with a single click, and activate with a double click, check this option
رفتار پیش‌فرض در KDE ، گزینش و فعال‌سازی شمایلها با یک ‌بار فشار دکمۀ چپ موشی روی دستگاه اشاره‌گرتان می‌باشد. این رفتار با چیزی که هنگام فشار پیوندها در بیشتر مرورگرهای وب انتظار می‌رود سازگار است. اگر گزینش توسط تک فشار و فعال‌سازی با دو بار فشار را ترجیح می‌دهید ، این گزینه را علامت بزنید

Can you check them out for me, give me an analysis?
ميتوني اونها رو براي من تجزيه تحليل کني و يه گزارش تحليلي به من بدي ؟

It's all been checked.
همه چیز روبراهه خوبم

Check it out.
این پیرزن ؟

only showing their uselessness by now and then suppressing a wearied sigh, and checking him at last with the saddest of smiles and kisses.
ولی در ضمن آهی نیز از دل برمیآورد و بدو میفهماند که دلسوزیها و غمخواریهای او بیش از آن سودی ندارد و دست آخر هم تبسم غمگینی بر لب ظاهر میساخت و جواب بوسههای گرم شوهرش را با بوسههای سرد و بیحالت خود میداد.

check the names
اسمها را نگاه کن

also not checking it properly
حتی کاملا آن را چک نکرد

Yeah, maybe I'll check it out.
باشه ، شاید بعداً یه سر زدم

I checked.
من بررسی کردم.

to check
تا مطمئن شود

Did you check the batteries?
باطري ها رو بررسي کردي ؟

Just check the labels on sweet products you buy.
فقط به برچسب شیرنی مواد غذایی که میخرید نگاه کنید.

check her pulse
نبضش را بگیر

It all checks out.
همه بررسي ميشه.

We also need to think about effective crowdsourcing mechanisms, to fact-check widely spread online information, and reward people who take part in that.
ما همچنین باید درباره مکانیزم جمع آوری موثر اطلاعات فکر کنیم، تا درستی اطلاعات منتشر شده آنلاین را بررسی کنیم، و مردمی که در این کار شرکت میکنند را تشویق کنیم.

I ran an online check of their inventory system.
يه بررسي آنلاين رو سيستم فهرستش انجام دادم

You happen to have a copy of this check?
آيا احياناً کپي اي از اين چک داري ؟

I checked the elapsed mileage.
من کیلومتر استفاده شده از اتومبیل را بررسی کردم.

Er.. yeah, I'll check.
آره میارم برات

That's one background check on one Guy Trilby.
. این سابقه-ی گای تریلبیه

I checked the theater district.
منطقه تئاتر رو چک کردم